وب هکس

این صفحه را به اشتراک بگذارید
سینما و بازیگران ایران
هنر نزد ایرانیان است و بس
گزارش فروش فيلم‌هاي روي پرده تا پايان 22 فروردين ماه
«رسوايي» در تهران يك‌ونيم ميلياردي شد
بانی فیلم آنلاین:آخر هفته فروش فيلم‌هاي روي پرده با استقبال نسبي روبرو بود. استقبالي كه باعث شد «رسوايي»‌طي 2 روز فروشي معادل يكصد ميليون تومان داشته باشد.

به گزارش «بانی فیلم»، فروش روز پنجشنبه اين فيلم فقط 70 ميليون تومان بود تا در تهران اين فيلم يك و نيم ميلياردي شود. با احتساب گيشه 35 ميليوني «رسوايي» در روز چهارشنبه مجموع گيشه اين فيلم يك ميليارد و 554 ميليون تومان شود. به تعداد سينماهاي فيلم«رسوايي» 3 سالن اضافه شده است تا اين فيلم 28 سالن در اختيار داشته باشد. «حوض نقاشي» چهارشنبه و پنجشنبه به ترتيب 22 و 41 ميليون تومان فروش داشت. فيلم مازيار ميري كه 20 سالن در اختيار دارد تاكنون 861 ميليون تومان فروخته است. «تهران 1500» رقيب «حوض نقاشي» در جدول اكران طي دو روز 57 ميليون تومان فروخت. اين فيلم با در اختيار داشتن 25 سالن بعد از 23 روز به مجموع فروش 834 ميليون تومان رسيده است. فروش روز پنجشنبه اين فيلم 37 ميليون تومان بود. «قاعده تصادف» با اضافه شدن سينما فرهنگ به جمع سالن‌هايش، 10 سينما در اختيار دارد. اين فيلم روز چهارشنبه 5/6 و پنجشنبه 8 ميليون تومان فروخت. فيلم بهنام بهزادي درحاليكه وارد هفته سوم نمايش‌اش شده 177 ميليون تومان فروخته است. «رژيم طلايي» نيز طي دو روز حدود 22 ميليون تومان فروش داشت. فيلم رضا سبحاني كه همچنان گروه قدس را در اختيار دارد بعد از 23 روز 273 ميليون فروخته است.




ارسال توسط کاربر

 

 
 
مسعود ده‌نمکی در گفت‌وگو با «شرق»:
«رسوايي» يك آيينه است
فرانک آرتا. عكس: مهدی حسنی،شرق
مسعود ده‌نمکی در سینما مخالفان جدی دارد؛ افرادی دلیلش را نقش سیاسی و اجتماعی او در بروز برخی حوادث در زمان قبل از ورود‌ش به سینما می‌دانند و کسانی هم که عاشقان و پیگیران جدی سینما هستند، معتقدند که تاکنون فیلم جدی و مهمی نساخته. به هر جهت با همین نگاهش تا امروز چهار فیلم بلند سینمایی ساخته است. سه‌گانه «اخراجی‌ها»ی او در زمان ساخت و نمایش به اندازه کافی بحث‌هایی زیادی راه انداخت. سال 1391 هم با ساخت فیلم «رسوایی» دانش و نوع نگاهش به سینما را در معرض دید همگان قرار داد. پیش از گفت‌وگو با هم یک قراری گذاشتم که فقط درباره سینما صحبت کنیم. اصلا به اتفاقات حاشیه‌ای کاری نداشته باشیم. یعنی هر دو در عین اینکه به دیدگاه یکدیگر احترام می‌گذاریم، درباره «فیلم» صحبت کنیم. با این حال نگاه هر دوی ما مثل دو خط موازی می‌ماند که هیچ‌گاه به هم نمی‌رسد.

 از روزنامه‌نگاری وارد سینما شدید. در بدو امر فیلم مستند ساختید و بعد به طور حرفه‌ای وارد سینمای ایران شدید و سه‌گانه «اخراجی‌ها» را ساختید. با ساخت فیلم «رسوایی» حال و هوای جنگ را رها کردید و خواستید مستقیما درباره مسایل اجتماع حرف بزنید. در وهله نخست اسم فیلم، بیننده را تحریک می‌کند که فیلم چه می‌خواهد بگوید. وقتی فیلم را می‌بینیم، ظاهرا قصد سازنده‌اش این بوده که به ارزش‌های معنوی از دست رفته بپردازد. چرا فیلم «رسوایی» را ساختید؟
قبلا چنین فضایی را در فیلم «اخراجی 1» در پیرنگ فیلم تجربه کردم؛ یعنی بحث تحول آدم لمپن محله و سلوک شخصیتی مثل مجید سوزوکی که تا مرز شهادت می‌رسد. در فیلم «رسوایی» هم تلاش کردم که مباحثی که به عرفان نظری و عملی مربوط می‌شود ورود کنم. منتها وقتی این مفاهیم در قالب قصه و سینما مطرح می‌شوند دیگر نباید رو باشند. گرچه می‌شود از طریق الِمان‌های خود سینما به آنها پرداخت. کما اینکه مجید از اولین سکانسی که از زندان آزاد می‌شود با گیوه‌هایش وارد راهی می‌شود که در این مسیر دو نفر از او دستگیری می‌کنند؛ یکی میرزا پدر دختری که مجید خواهان اوست و دیگری روحانی با بازی فخرالدین صدیق‌شریف. بهانه حرکت مجید یک عشق مجازی بود، یعنی عاشق دختر میرزا می‌شود ولی بعد، از همین عشق زمینی به عشق حقیقی می‌رسد. کسی که در سکانس اول فیلم برای دفاع از معشوق خود زنجیر می‌کشد، در سکانس پایانی فیلم برای مام میهن و عقیده معنوی خود شمشیر می‌کشد.
 پس با این نگاه تصمیم گرفتید، طنز را در فیلم «رسوایی» حذف کنید؟
خب تنزیل مفاهیم عرفانی در سطح فیلم‌های کمدی و به اصطلاح عامه‌پسند آیا درست است یا نیست، قبلا عرفای ما نشان دادند که این روش‌ها مسبوق به سابقه هست. مولانا در مثنوی معنوی بارها این کار را کرده است و این مفاهیم عمیق عرفانی را در قالب داستانی مثل طوطی و بازرگان برای درک طبقات مختلف جامعه بیان می‌کند. هم برای آنهایی که در سنین پایین‌تر هستند قصه‌پردازی می‌کند و هم مخاطبانی که سن‌شان بالاتر است، متوجه مفاهیم عمیق معنوی این داستان می‌شوند و حقیقتا پرداختن به این مسایل کار سختی است.
 در فیلم اخراجی‌ها 1، یک بستر تحولی وجود دارد به اسم جبهه و جنگ و به دلیل همین مساله قابل‌ملموس، تیپ‌های مختلف جامعه به خاطر دفاع از میهن دچار تحول می‌شوند. حالا به ساختار و جزییات فیلم کاری ندارم ولی در«رسوایی» فقط تحول فردی را بدون درنظر گرفتن واقعیات جامعه پیرامونش به نمایش گذاشتید. ضمن اینکه آدم‌های اجتماع ناظران غرغرو هستند و فقط در حد حرف انتقاد می‌کنند. پس تنها رابطه دوتا آدم در فیلم مطرح می‌شود و عملا زمانی فیلم جان می‌گیرد که روحانی فیلم حضور پیدا می‌کند.
 بله. به دلیل اینکه سطوح انسان متفاوت و مباحث آن مختلف است. یعنی در اینجا بحثی از سطوح انسان موردنظرمان بوده. به همین دلیل نه دختر فیلم، بلکه خود حاج‌یوسف که سالک و پیر طریقت است در معرض امتحان قرار می‌گیرد. همه ما در این دنیا در معرض امتحان قرار می‌گیریم. یعنی از سالک تا مردم عادی کوچه بازار همه در معرض امتحانند. حالا امتحان کسی مثل حاج‌یوسف در این است که یک دختر چنین مدلی در برابرش قرار می‌گیرد و آنجایی که لازم است برای نجات دیگران از خودش بگذرد، می‌گذرد و آبرویش را خرج می‌کند. آیا به حدیثی که در درس اخلاق می‌گوید عزت و ذلت دست خداست ایمان دارد یا لقلقه زبانش است؟!
 اما دنیای فیلم شما چیز دیگری می‌گوید. در واقع آن کسی که مورد دستگیری قرار می‌گیرد افسانه، دختر فیلم است و نه حاج آقا. شما به مباحث عرفانی اشاره کردید. به طور مثال از مرحوم آیت‌الله سیدعبدالکریم کشمیری(ره) که گفته‌های ایشان از طریق شاگردانشان منتشر شد و در کتابی آمده، پرسیدند چه زمانی سالک می‌تواند از دیگران دستگیری کند، پاسخ می‌دهند زمانی که به مقام کشف و شهود برسد. در فیلم هم نشان می‌دهید حاج‌یوسف به مقام کشف و شهود رسیده است. نمونه‌اش آنجاست که افسانه و دو دوستش حاج‌یوسف را سوار ماشین می‌کنند و به زور به میهمانی می‌برند. حاجی می‌گوید به این میهمانی نروید، چون برای شما خوب نیست. همان موقع ماشین پلیس سر می‌رسد. خب اینها نشانه «کاشفه» و یا «معاینه» است که در عرفان مطرح می‌شود.
خب این دیگر به شناخت درست از سطح عرفان نظری برمی‌گردد. گاهی کسی مثل برصیصای عابد عاقبت به خیر نمی‌شود و از امتحان الهی سربلند نمی‌شود و در فیلم هم به آن اشاره می‌شود ولی خیلی‌ها از بزرگان ما از امتحان الهی به سلامت عبور می‌کنند. پس همه در خطر هستند. تازه آن بزرگواران خطرشان عظیم‌تر است. نوع امتحانی که آدم‌ها پس می‌دهند بسته به سطح سلوکشان متفاوت است. حالا برمی‌گردیم به اسم فیلم یعنی «رسوایی» که خیلی‌ها معتقدند که حالا یک روحانی داریم که قرار است در تماس گرفتن با دختری به نام افسانه ممکن است پایش بلغزد و داستان شیخ صنعان را تداعی کند و در طول قصه می‌بینیم این آدم از این مرحله گذشته است و اسیر مظاهر این دنیا نمی‌شود.
 در فیلم تصویر عرفایی می‌بینیم که دیگر در این دنیا نیستند و عاقبت به خیر هم شدند، یعنی از امتحانات الهی به سلامت عبور کردند؛ مثل آیت‌الله‌العظمی سیدعلی آقاقاضی، امام(ره)، حاج‌اسماعیل دولابی. همین نشانه‌ها نوید می‌دهد که حاج‌یوسف نظیر اسلاف خود عاقبت به خیر می‌شود. پس معلوم است برای حاجی رسوایی به وجود نمی‌آید. آن وقت نگاه‌ها متوجه رسوایی افسانه می‌شود. حالا این تناقض را چگونه توجیه می‌کنید؟
حضرت امام(ره) هم به کشف و شهود رسیده بودند ولی وقتی از ایشان می‌پرسند بهترین دعا چیست می‌گوید عاقبت بخیری. آن آخر و عاقبت امتحانی است که هر کسی برایش پیش می‌آید و به تناسب هرکس فرق دارد. حاج‌یوسف در جایی می‌گوید دنیا عروس هزار داماد است. برای هر کسی خودش را یک‌جوری بزک می‌کند. برای آن کسی که تشنه مال است با بنز او را مورد آزمایش قرار می‌دهد. برای آن کسی که دنبال زیبایی است، از همان طریق آزمایش می‌شود. اصلا می‌دانید چرا من در پوستر فیلم از المان آینه استفاده کردم؟
 چرا؟
چون رسوایی یک آیینه است. پوستر فیلم را اینگونه طراحی کرده‌ایم و به نمایش گذاشتیم برای آنکه همه ما به نوعی می‌توانیم خودمان را در این آیینه ببینیم. اصلا دیالوگ‌های فیلم این طوری نوشته شده است. در سکانس پایانی که مردم می‌خواهند افسانه را سنگسار کنند و در پی تحریک مرد بازاری با بازی محمدرضا شریفی به سمت دختر سنگ پرتاب می‌کنند. دختر هم گوید، بزنید و بشکنید ولی من آیینه‌ام. چون خودتان را در آن می‌بینید. من خودم در مورد حاج‌یوسف زود قضاوت کردم. شما هم در مورد حاجی‌تان زود قضاوت کردید. همه ما دچار این زود قضاوت شدن‌ها هستیم. شما فقط چیزی را شنیدید و بدون اینکه ببینید، دارید قضاوت می‌کنید. حاجی می‌گوید فاصله میان حق و باطل به اندازه چهار انگشت است. یعنی فاصله گوش و دهان. این مسلمانی نیست که ما بر اساس شنیده‌هایمان قضاوت می‌کنیم.
 خب ولی در فیلم، این گفته‌هایتان درنیامده است!
خب این نظر شماست. برآیند نظر هزاران مخاطب این نیست. در اکران عمومی هم این را خواهید دید. صاحب‌نظران مباحث دینی هم با دیدن فیلم بر این نظر صحه گذاشته‌اند. اصلا می‌دانید آن چه باعث شده «اخراجی»‌ها از فروش خوبی برخوردار شود چه بود؟
 چه بود؟
در اخراجی‌ها یک اتفاقی که می‌افتد، این است که آدم‌ها خارج از مرز و دنیایشان فیلم را دیدند. خب به نظر شما چرا این اتفاق می‌افتد؟
 خب چرا این اتفاق افتاد؟
اینکه من فقط تلاش کردم به فطرت مشترک آدم‌ها بپردازم. من دلیلش را در همان چیزی می‌بینم که گفتم؛ یعنی فطرت مشترک آدم‌ها. به مرحوم حاج‌اسماعیل دولابی اشاره کردید. می‌دانستید چه کسانی پای منبر ایشان می‌نشستند. کسانی که بیرون از فضای وعظ اصلا باهم خوب نبودند. حالا حاج‌اسماعیل چه می‌کند که همه آدم‌ها فارغ از دیدگاهشان پای صحبت‌های ایشان می‌نشیند، با هم می‌خندند و با هم گریه می‌کنند؟ چون ایشان را جایی می‌برد که در آنجا دعوا نیست. حالا آنجا کجاست؟ آنجا فطرت مشترک همه آدم‌هاست.
  یعنی شما سعی کردید در این فیلم هم به فطرت مشترک آدم‌ها بپردازید؟
بله. البته سعی کردم به فطرت مشترک آدم‌ها توجه کنم.
 اگر تاریخ سینما را دنبال کرده باشید، خیلی از فیلم‌های خوب تاریخ سینما در زمان خودشان مورد توجه قرار نگرفتند و حتی فروش هم نکردند ولی در گذر زمان بعدها به ارزش‌های واقعی فیلم توجه شد؛ بنابراین فروش فیلم از نقطه‌نظر معیارهای زیبایی‌شناسانه و هنری خیلی نمی‌تواند ملاک باشد. حالا فیلم شما چقدر از این نقطه‌نظر مجهز است؟
من اصلا این نوع نگاه‌ها را به فیلمم قبول ندارم و توجه هم نمی‌کنم.
 چه نوع نگاه را قبول دارید؟
این نوع نگاه، مغرضانه است که به قول برخی‌ها فقط فیلم را با تیتراژش مورد سنجش قرار می‌دهند. من با فطرت مشترک مردم کار داشتم. در «رسوایی» هم همین کار را کردم. از آنجایی که می‌خواستم ببینم این مساله چقدر با مردم ارتباط برقرار کرده و موفق بوده است، به سینما رفتم و در کنار مردم فیلم را تماشا کردم. حتی نگرانی هم داشتم. چون عبور از مرز کمدی به تراژدی یا ملودرام خیلی سخت بود ولی در نهایت متوجه شدم که مردم با فیلم ارتباط برقرار کرده‌اند. حتی در فیلم «رسوایی» هم آنقدر به خودم و گروهم اطمینان داشتم که می‌خواستم یک فیلم کمدی بسازم.
 جدی؟!
بله. با همین فیلمنامه می‌توانستم رکورد فروش 10 تا اخراجی‌ها را هم بشکنم. منتها حرفی که می‌خواستم بزنم، ساختار طنز نداشت.
 البته ساختار فیلم‌تان نمی‌توانست طنزگونه باشد. چطور می‌توانستید با یک روحانی شوخی کنید؟
عرض کردم چرا می‌شد. با زبان طنز همین قصه را می‌شد جلو برد. و بیشتر از اخراجی‌ها هم موردتوجه قرار می‌گرفت.
 خب چرا ریسک نکردید؟
چون می‌خواستم یک تجربه جدید رقم بزنم، یعنی فیلم ملودرام بسازم که آن مفهومی که می‌خواستم را کم‌حاشیه‌تر شود.
 یعنی فیلم‌تان ملودرام نیست؟
چرا، اما زبان طنز می‌توانست آن را به شدت به حاشیه ببرد. در مورد مباحث تکنیکی هم چه در رعایت اسلوب فیلمنامه‌نویسی و چه ساختار تکنیکی از دکوپاژها و میزانسن‌ها و... مطمئنا چند گام جلوتر از کارهای خودم و خیلی‌هاست. همین‌هاست که فیلم را می‌سازد؛ بازی‌ها و شیوه روایت قصه و فرم.
 الان به فیلم «رسوایی» برخی از همفکران شما معترضند و در جایی از شما پرسیدند که چگونه می‌توانید فیلم را به امام زمان(عج) نشان دهید. حالا چگونه می‌گویید می‌توانستید فیلم را به شکل طنز به تصویر بکشید؟
فیلم این فضا را نمی‌طلبید وگرنه امکانش بود. در مورد نشان دادن فیلم هم در محضر آقا! این هم از آن حرف‌هاست. مگر آقا ناظر بر اعمال ما نیست که بعد بخواهم خجالت بکشم. این حرف‌هاست که می‌گویم کار برای من سخت‌تر از دیگران است.
 آقای ده‌نمکی! سینمای جهان را تا چه حد دنبال می‌کنید؟
اگر وارد مصادیق نشوید، جوابتان را می‌دهم.
 سوالم را به طور کلی مطرح کردم.
 تقریبا جزیی از کارم فیلم دیدن است.
 در مصاحبه با نشریه‌ای خواندم که در پاسخ به کسانی که به پوشش بازیگر زن فیلم ایراد گرفتند، گفتید فیلمساز باید به درجه‌ای از اجتهاد برسد که بتواند میان ارشاد و اغوا تمایز قایل شود. می‌خواستم بدانم این اجتهاد را چگونه حاصل کردید؟
خب بستگی دارد کسی که درباره مسایل اجتماعی، فیلم می‌سازد چقدر نسبت به آن موضوع اشراف دارد. مثلا کسی فیلم اخراجی‌ها را می‌سازد ولی نمی‌توانند با واکنش بسیار بدی با او برخورد کنند. اجتهاد در اینجا به مفهوم شناخت مقوله دفاع مقدس و آدم‌هایش است که برخی‌ها هنوز به آن نرسیده‌اند. حالا در این مباحث بعضی وقت‌ها انتخاب میان بد و بدتر مطرح می‌شود.
 انتخاب میان بد و بدتر یعنی چه؟
عرض می‌کنم. مثلا در همین سینمای ما حتی فیلم‌های انقلابی هم که ساخته می‌شود شما موهای زنان را می‌بینید که چهار انگشت خارج از روسری‌شان گذاشته می‌شود اما من به این اعتقاد نداشتم و به این اجتهاد هم نرسیدم که بتوانم همچنین کاری کنم و موهای دختر فیلم را بیرون بگذارم. تنها راهی که به نظرم رسید این بود که المانی که برای دختر بدنام می‌توان متصور شد یک جفت کفش قرمز و یک آرایش غلیظ با رژلب قرمزرنگ بود. وقتی مردمی که در کوچه و بازار زندگی می‌کنند فیلم را نگاه می‌کنند، نگویند که این دختر فیلم اصلا به آن کاراکتری که ازش تعریف شده نزدیک نیست و با کمترین هزینه بشود این باور را ایجاد کرد. مطمئنا اگر کسان دیگری می‌خواستند این فیلم را بسازند موهایش را بیرون می‌گذاشتند و جور دیگری لباس تنش می‌کردند.
 حالا واقعا آدم‌هایی که این سبکی آرایش می‌کنند مصداق فاحشه هستند؟
نه الزاما همه کسانی هم که اینچنین آرایش می‌کنند مصداق فاحشه باشند. در فیلم ما هم بحث فاحشه نیست. ما همه رسانه را می‌شناسیم و دنیا را می‌شناسیم. در اروپا اتفاقا کسانی که اینچنین آرایش می‌کنند حتما یک مفهومی دارد؛ یا پیرزنند یا بدکاره. یعنی آدم‌های معمولی آرایش این شکلی نمی‌کنند اما در کشور ما بد جا افتاده. یعنی یک جوری خلط مبحث شده است؛ یعنی هم کسی که سالم است و هم کسی که بدکاره است یک جور آرایش می‌کنند. اینها دیگر جزییات است. ما با دختری مواجهیم که روحانی فیلم می‌گوید هنوز فاسق نشده. یعنی گناه کرده ولی فاسق نشده است. اینکه رفت و تن به گناه داد به دلیل چیز دیگری است و ما مقصریم و باید دستش را بگیریم. در فیلم می‌گوید من باید قبل از گناه از تو دستگیری کنم. اگر گناه کنی و بعد مچت را بگیرم که هنر نکردم. ما همه می‌گذاریم آدم‌ها به مرحله گناه کردن بیفتند و بعد رسوایشان کنیم ولی حاج‌یوسف در فیلم می‌گوید آدم‌ها را قبل از افتادن، دستشان را بگیریم. این همان گم شده ما در اخلاقیات است.
 شما فیلم آژانس شیشه‌ای را دوست داشتید؟
بله.
 در فیلم «آژانس شیشه‌ای» مردم داخل آژانس نظاره‌گر حاج‌کاظم بودند. در فیلم شما هم مردم داخل بازار فقط به افسانه نگاه می‌کنند. خب چرا همه مرد‌های محله به غیر از حاج‌یوسف از افسانه، به قول معروف حظ بصری می‌برند. چرا به مردم اینگونه نگاه کردید؟
خود فیلم هم این مباحث را نقد می‌کند. خیلی نمی‌خواهم وارد این مقوله شوم و برای خودم حاشیه درست کنم. در فیلم مردم برای افسانه حرف در می‌آورند که دختر خیابانی هست ولی جواب دختر در فیلم این است، آنهایی که در خیابان سوار می‌شوند خیابانی‌اند ولی آنهایی که سوار می‌کنند خیابانی نیستند؟!
این جمله معروف یکی از فمینیست‌ها و فعالان جنبش زنان ایران است.
خب من نشنیدم و دنبال این هم نبودم که چه کسی گفته ولی این جمله را در «فقر و فحشا» هم به کار بردم. این کلام مولا علی(ع) است که می‌فرمایند نبینید چه کسی می‌گوید، نگاه کنید چه می‌گوید. در مورد فیلم هم همین است که آقایان روشنفکر می‌گویند تیتراژ را نبینیم. فیلم را ببینیم. نگاه نکنیم که فیلم را چه کسی ساخته است. بعد بگوییم چه پلانی، چه مضمونی. حالا آمدیم و دیدیم یک فیلم اولی این کار را کرده است. این حرف حرف درستی است، هم حضرت علی(ع) گفته‌اند و هم روشنفکرها. یادم است داوران می‌گفتند کسی که درباره جنوب شهر فیلم ساخته است این جور دخترها در جنوب شهر چه کار می‌کنند؟ این فیلم دارد در دهه 40 سیر می‌کند. در حالی که به‌نظر من آنها خودشان جامعه را نمی‌شناسند. الان دیگر جنوب شهر و شمال شهر ندارد. کسی اگر پول نداشته باشد نان بخورد، پول آرایش و لباسش را دارد. یعنی این جزو اولویت‌هایش شده است. خط فقر تغییر کرده است. زمانی می‌گفتند کسی پول ندارد نان بخورد، الان می‌گویند پول ندارد خرج دانشگاه آزاد بدهد یا قسط موبایل دهد. اتفاقا نصف آدم‌هایی که در بالای شهر چرخ می‌زنند بچه خیابان‌های دیگرند و بچه آنجا نیستند. بچه بالای شهر میهمانی‌اش را دارد. دورهمی‌اش را دارد. ویلایش را دارد. احتیاجی ندارد به خیابان بیاید و دور کند و سوار ماشین کسی شود.


 امام(ه) یک جمله معروفی دارند. می‌گفتند که نگویید انقلاب برای شما چه کار کرد، بگویید شما برای انقلاب چه کار کردید. به نظرم این جمله در همه سطوح قابل تعمیم است. آقای ده‌نمکی! برای سینما چه کار کردید؟
من فکر می‌کنم کارم را کردم و تمام شد. آنهایی که باید بفهمند، می‌فهمند که سه‌گانه اخراجی‌ها 3 شوکی به سینمای بی‌جان ما بود.
 منظورتان جذب مخاطب است؟
بله. سینمایی که از نقطه‌نظر جذب مخاطب در اغما بود سه بار توسط اخراجی‌ها شوکه شد. یک‌سال در میان حدود 17میلیاردتومان چرخش مالی برای سینمای ما ایجاد کرد یا «فقر و فحشا» به نظرم مخاطب فیلم مستند را عوض کرد. یعنی مخاطبان خاص فیلم مستند به مخاطب عام تبدیل شدند و بیش از میلیون‌ها نسخه از آن تکثیر شد و تاثیر خودش را گذاشت و در غلبه گفتمان عدالت‌خواهی مردم حرف فیلم خیلی تاثیر داشت و بعد‌ها گفتن چنین مباحثی در جامعه عادی شد.
 یعنی مهم‌ترین کارتان این بود که مردم را به سینما کشاندید؟
نه خب اینکه یک لایه‌اش است.
 لایه دیگرش چیست؟
اینکه من فکر می‌کنم با اخراجی‌ها قفل زبان آدم‌ها باز شد. خاطرات زیادی گفته شد و کتاب‌های زیادی درباره آدم‌هایی که بعد از جنگ سانسور شده بودند، به چاپ رسید. به قول آقای محسن رضایی «اخراجی‌ها» یکی از جعبه‌سیاه‌های جنگ را باز کرد. خودسانسوری از ناگفته‌ها کنار رفت.
 یعنی فکر می‌کنید دیگران هم این‌طوری فکر می‌کنند؟
به هر حال دیالوگ‌هایی که برای جنگ بوده است را همه یادشان است. حتی آشتی دادن طیف‌های مختلفی که در سینما حضور دارند. آدم‌هایی که در سینمای جنگ نبودند؛ مثلا امین حیایی و حسام نواب‌صفوی و بازیگرانی که در این مسیر نبودند، بازیگران ثابت سینمای جنگ شدند. سینمای جنگ ما مرده بود و هیچ مخاطبی نداشت و الان هم ندارد. اخراجی‌ها این کار را کرد. الان هم فیلم «رسوایی» می‌تواند به نوعی به آشتی بسیاری از جوان‌ها با معنویت کمک کند. کما اینکه از همین الان ما نشانه‌هایش را می‌بینیم. آمدن من به سینما به خیلی‌ها جرات داد.
 به چه کسانی جرات داد؟
 به آنهایی از طیف فکری ما که فقط از بیرون سینما را نقد می‌کردند ولی امروز همان‌ها دوربین دست گرفتند و وارد گود شدند. یعنی من از میدان مینی عبور کردم تا دیگرانی رد شوند. ولو اینکه از روی خودم رد شوند.
 اما اینها خودشان هم دارند از روی شما رد می‌شوند!
خب دیگر. بدی‌اش این است که دارند از معبری رد می‌شوند. دارند از روی نفر اول رد می‌شوند و اینها چیز کمی نیست. اینها ر ا دارم می‌گویم، امیدوارم سینما گارد نگیرد. امیدوارم افراد سنتی و حرفه‌ای اهل سینما سعی کنند نسل جدید فیلمسازان را کنار خودشان ببینند، نه مقابل خودشان. من همین الان هم مخالفم که بچه حزب‌اللهی‌ها سینمای مستقل و جشنواره مستقل برای خود درست کنند و بروند جای دیگر فیلم بسازند یا ببینند. اینها باید کنار هم و مکمل هم باشند.
 یعنی معتقد به گفت‌وگوی متقابل هستید؟
 البته با این نگاه که از ارزش‌های خود عدول نکنیم.
 آن وقت دوستان شما هم تحمل می‌کنند؟
اگر دوستان شما هم تحمل کنند.
 پس دوست دارید این قضیه حل شود؟
باید حل شود دیگر. ما در عمل ثابت کردیم که باید حل شود.
 البته معتقدم تمایل دارید با اهالی سینما تعامل داشته باشید و آنها هم شما را جزو خودشان بدانند. دست‌کم مثل برخی‌ها به بانوان همکارتان در سینما اتهام فسق و فجور نزدید و با احترام درباره آن سخن گفتید.
ممنونم. حتی اگر در جشنواره فیلم فجر هم اعتراض کردم، می‌فهمند که این حرف‌ها را به خاطر خودم نزدم. من از بازیگرانی دفاع کردم که برای دفاع از آرمان‌های کشورم حاضر شدند در فیلمم بازی کنند.
 آقای ده‌نمکی! قبول دارید نسبت به گذشته خیلی تغییر کردید؟
نگاه کنید در همین جشنواره امسال، سکوت من نشانه رضایت من نبود. نشانه احترام من بود. یعنی تعدادی از داور‌هایی که در جشنواره بودند و به خاطر کار‌هایی که برای سینما کردند، من برای آنها احترام قایلم ولی خودشان انگار تن‌شان می‌خارد. می‌روند مصاحبه می‌کنند و حرف‌هایی که در شأن‌شان نیست می‌زنند. مگر بازی کردن اکبر عبدی در نقش یک روحانی اگر به بازیگردانی یک کارگردان ربط ندارد، پس به چه کسی ربط دارد. من حداقل پیامک‌هایی از چهار داور جشنواره داشتم که گفتند شگفت‌انگیز بود و نسبت به فیلم‌های جشنواره پیام بهتری داشت ولی من می‌دانم در آنجا چه گذشته و چگونه نظرات تغییر کرد. با این حال سکوت می‌کنم؛ مثلا در آنونس‌های جشنواره اسم فیلم را نمی‌برند ولی اسم بازیگر را می‌برند. به نظر شما نشانه چماقداری است یا روشنفکری. حالا مخالف شما آمده و یک فیلم ساخته است اما شما آن‌قدر انحصارطلب هستید که حاضر نشدید بگذارید مخالف شما حرفش را بزند.
 خب طبق قرارمان نباید وارد این مباحث شویم. چون توافق کردیم فقط درباره سینما حرف بزنیم. به هرحال آن طرف هم حتما دلایل خودش را دارد. برگردیم به روند فیلمسازی شما. حالا به قول شما با وجود مخالفت روشنفکران، چرا نتوانستند جلوی فیلمسازی شما را بگیرند؟
چون خدا پشت من بود. هر چقدر بیشتر دشمنی می‌کنند خدا را بیشتر در موفقیتم دخیل می‌بینم. من باور کرده‌ام که بین عزتی که خدا به آدم یا کار آدم می‌دهد و عزتی که دیگران می‌خواهند بدهند یکی را باید انتخاب کنم. حتی تعریف دوستان به قول شما هم فکرم را هم نمی‌خواهم. آدم‌هایی در خفا از فیلم تعریف می‌کنند ولی جرات روشنفکرها را هم ندارند.
 مگر دیگران خدا نداشته‌اند؟
خدا داشته‌اند ولی لابد پشت سرشان نبوده که نتوانستند کارشان را تمام کنند.
 بالاخره هر کسی از جانب خدا حمایت می‌شود. حالا اگر زمانی همین دوستان بسیجی شما پشت‌تان را خالی کنند، چه کار می‌کنید؟
خدا که هست. اصلا به اینها نیست. من از روزی که نشریه داشتم یک نفر بیاید ثابت کند از نهادهای دولتی و انقلابی ریالی پول گرفتم و کار کردم. من به‌دلیل اعتقاداتم می‌دانستم کسی فرش قرمز جلوی پای من پهن نمی‌کند که من این حرف‌ها را بزنم. موقعی که هنوز بحث تهاجم فرهنگی مطرح نبود من معتقد بودم باید اعتراض کرد ولی الان اسمش را می‌گذارنداعتراض مدنی. الان کسی اگر تظاهرات می‌کند می‌گویند گروه فشار ولی خودشان اگر تظاهرات کنند می‌شود تظاهرات مدنی ولی آن موقع معتقد بودم به جای اینکه نقد مردم کنند، باید نقد دولت کنند و تنها کسی که جلوی رفتار غلط دولت ایستاد و داد زد ما بودیم و زمان آقای هاشمی زندان هم رفتم. الان همه جرات پیدا کرده‌اند و از این حرف‌ها می‌زنند. هزینه ندارد که هیچ، پزو و درآمد هم دارد.
 آقای ده‌نمکی چه نوع سینمایی را دوست دارید؟
من از نظر نوع روایت قصه، سینمای قصه‌گو را دوست دارم.
 مثلا در فیلم «رسوایی» چه چیزی مد نظرتان بود؟
ببینید اولویت برای من در «رسوایی» قصه‌ای بود که اورژینال باشد و قصه‌ای که معروف نباشد و حتی بتواند دیگران را به اشتباه بیندازد. کما اینکه بسیاری از اینها که فیلم را دیدند، می‌گفتند شبیه میوه ممنوعه و برصیصای عابد است.
 ولی این قصه، جدید نبود!
چرا دیگه جدید بود. شما وقتی این دختر را کنار این روحانی می‌بینید اولین فکری که به ذهن‌تان می‌رسد این است که الان یک رابطه‌ای میان اینها پیش می‌آید ولی می‌بینیم که پیش نمی‌آید.
 برخی از همفکران شما به ترسیم شخصیت روحانی فیلم اعتراض داشتند. پاسخ‌تان چیست، با اینکه روحانی فیلم باورپذیر بود؟
من هم، چنین اعتقادی دارم ولی بعضی‌ها می‌گفتند نسبت این روحانی با انقلاب چیست. من هم گفتم عکس امام(ره) را در خانه این آدم می‌بینیم و همین‌طور عکس شهید را. می‌بینیم به جانباز کمک می‌کند. این آدم تکلیفش با انقلاب مشخص است. این نشانه‌شناسی است که برخی بلد نیستند. قرار نیست شعار دهد که مردم بیایید رای دهید. این آدم یک‌بار به این دختر نمی‌گوید آرایشت زیاد است. خیلی‌ها می‌گویند نهی از منکر در این فیلم گم شده است. در حالی که در روایت آمده است که می‌گویند مردم را به دین خدا به غیر زبان، یعنی با عمل خود دعوت کنید. به همین دلیل حاج‌یوسف در مسیر قصه کاری کرد که افسانه که اول فیلم با شنیدن صدای اذان پنجره را بست، در آخر فیلم پنجره را باز کرد که صدای اذان را بشنود.
 همین که انتهای فیلم هنگام تحول افسانه به جای چادر سر کردن، او را با لباس سفید تطهیر کردید، یعنی خواستید از دریچه تصویر و سینما مساله را ببینید.
خب یکی از ایراد‌هایی که به فیلمم گرفتند این بود که چرا افسانه مثلا چادر سر نکرد و به جایش لباس سفید تنش کردی. چرا متحول نشده است. من می‌گویم زبان سینما برای بیان تحول و تطهیر آدم این است که یا باید باران ببارد و مثل آب توبه می‌ماند یا لباس سفید تنش کنید. یعنی این آدم تغییر کرده است.
 پرداختن به معنویات در سینما کار راحتی نیست. شهید آوینی در کتاب آیینه جادو می‌گوید سینما ظرفی نیست که هر مظروفی را در خود جای دهد. چرا خواستید به این موضوع سختی ورود پیدا کنید؟
ما اول باید تعریف کنیم معنویات یعنی چه.
 خب معنویات از نظر شما یعنی چه؟
پرداختن به مفهوم خیر و شر. در جای دیگر به مفهوم خدا‌شناسی و توحید. شما الان خیلی از فیلم‌های وسترن را می‌بینید که به همین مفهوم خیر و شر می‌پردازد. در سینمای غربی به خوبی به این مقولات پرداخته می‌شود. در آثارشان همان مفاهیم معنوی که شهید آوینی می‌گوید اتفاقا در بعضی از آثار غربی به خوبی می‌شود پیدا کرد؛ مثل مفهوم قیامت.
 پس شما هم معتقدید که همه فیلم‌های غربی، ضد دین نیست؟
بله. مثلا اینکه هیچکاک به مضامینی پرداخته که تازه الان دارد کشف می‌شود. چون خودش آدم باسواد و دارای فهم اجتماعی بود یا جان فورد یا کسی که ماتریکس را می‌سازد حتما درخصوص آخر زمان اطلاعات دارد، درعین اینکه به دانش سینما مسلط است. وقتی که من می‌گویم کارگردان باید به اجتهاد رسیده باشد به این مفهوم است که اگر چند سال درس حوزوی را نخوانده بودم یا مطالعاتی در این زمینه نداشتم، حتما نمی‌توانستم مفهوم اخلاقی و دینی را با زبان تصویر ارایه کنم البته مطمئنم کسانی هستند که سطحی به این فیلم نگاه می‌کنند، روایت‌ها را درک نمی‌کنند و فقط افسانه و لباس پوشیدنش را می‌بینند. من در فیلم‌هایی که ساختم از سه‌گانه «اخراجی‌ها» و سریال «دار و ندار» و «رسوایی» دست‌کم 50 نفر از بازیگران درجه یک، دو و سه سینما در آن بازی کردند و به همه آنها به نوعی ارادت دارم. به هر حال این تعامل، یک تعامل دوطرفه است. درست است یک جاهایی من نمی‌توانم مثل آنها فکر کنم و آنها هم نمی‌توانند مثل من فکر کنند ولی در جاهایی اشتراکاتی با هم داریم و بر اساس این اشتراکات کنار هم قرار گرفتیم.
 به نکته جالبی اشاره کردید. مثلا چرا همیشه با آقای شریفی‌نیا همکاری می‌کنید؟
خب همیشه این سوال وجود دارد. همان‌طوری که به او می‌گفتند چرا با این کارگردان کار می‌کنی. از این طرف هم به من می‌گفتند چرا با این بازیگر کار کرده‌اید. آنها فکر می‌کردند من که می‌خواهم فیلم بسازم باید یک سری بازیگر جدید خلق کنم، ولی بعدا خود همین‌ها مجبور شدند از همین بازیگران استفاده کنند. من فکر می‌کنم باید مرز‌بندی میان آدم‌های سینما را شکست تا آدم‌ها بیشتر به هم نزدیک شوند.
 در فیلم «رسوایی» با هم مشکل نداشتید؟
ایشان خیلی جاها حتی به شخصیتی که بازی می‌کرد اشکال می‌گرفت. می‌گفت، من دوست ندارم این جوری باشم یا مثلا پیشنهاد می‌داد ته فیلم جوری دیگر باشد. او هم جز آدم‌هایی باشد که پشت حاج آقا نماز بخواند و متحول شود. حالا با وجود این اختلاف‌ها کنار هم قرار گرفتیم. آدم‌ها در مضمون مشترکی کنار هم قرار می‌گیرند.
 آقای ده‌نمکی! چرا برای نقش افسانه رفتید سراغ الناز شاکردوست؟
من موقعی که فیلمنامه می‌نویسم روی آدم‌ها فکر می‌کنم. ما دو تا راه داشتیم یا باید چهره معصوم می‌گذاشتیم یا چهره‌ای که شیطنت داشته باشد که بستگی به انتخاب بازیگر نقش روحانی داشت. کاراکتری که می‌خواستیم انتخاب کنیم خیلی پیچیده بود. اگر روحانی جوان می‌گذاشتیم باید دختر فیلم را جوان‌تر انتخاب می‌کردیم و در نهایت به این نتیجه رسیدیم که در فیلم دیدید.
 به عنوان کارگردان فیلم از کدام صحنه فیلم خوشتان می‌آید؟
آنجایی که حاج‌یوسف شعر می‌خواند و به دیوان شمس تفأل می‌زند که اتفاقا شعری می‌آید که قصه خود افسانه در فیلم است.
 چرا همه‌جا از آقای حاتمی‌کیا به نیکی یاد می‌کنید؟
به دلیل حمایت و جوانمردی‌اش که به جهت ورودم به سینما به خرج داد. نشان داد که آن‌قدر بزرگ است که با ورود کسی به سینما مشکل ندارد. به همین دلیل، اخلاق حکم می‌کند از ایشان به عنوان پیشکسوت و کسی که از او یاد گرفته‌ام تقدیر و تشکر کنم. ایشان حرف‌هایی در دفاع از نیروهای جدید به سینما می‌زند که هزینه دارد اما پای حرف‌هایش می‌ایستد البته به این معنی نیست که همه کارهای مرا قبول داشته باشند.

لینک خبر :  http://sharghdaily.ir/?News_Id=7168



ارسال توسط کاربر
ممانعت از ارائه مجوز به فیلم اخلاقی و عرفانی ده نمکی:
اکران "رسوایی" ده نمکی در سینماهای قم مجوز نگرفت!
همزمان با اکران سراسری فیلم رسوایی در 60 سینمای کشور با خبر شدیم که اکران این فیلم در سینماهای قم با مخالفت برخی از مسئولین روبرو گردیده است. پیگیری های خبرنگار پایگاه 598 از دست اندرکاران سینماهای قم حکایت از ممانعت برخی از مسئولین در ارائه مجوز اکران این فیلم در سینماهای قم به بهانه حساسیت زا بودن این فیلم را دارد.
به گزارش سرویس نقد رسانه پایگاه 598، این روزها ساخته جدید مسعود ده نمکی با نام رسوایی که پیام های اخلاقی و عرفانی بسیاری را با خود به همراه دارد در صدر فروش فیلم های سینمایی اکران نوروزی قرار گرفته است که استقبال بی نظیر مردم در سراسر کشور از رسوایی ده نمکی بیش از پیش به زیبایی این فیلم افزوده است.

در این بین همزمان با اکران سراسری فیلم رسوایی در 60 سینمای کشور با خبر شدیم که اکران این فیلم عرفانی – اجتماعی در سینماهای قم با ملاحظات برخی از مسئولین روبرو گردیده و تا کنون مجوز اکران این فیلم به سینماهای قم داده نشده است.

پیگیری های خبرنگار پایگاه 598 از دست اندرکاران سینماهای قم حکایت از ممانعت برخی از مسئولین در ارائه مجوز اکران این فیلم در سینماهای قم به بهانه حساسیت زا بودن این فیلم را دارد.

این اتفاق در حالی رخ می دهد که مسعودده نمکی علی رغم دریافت مجوزهای لازم از معاونت سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، قبل از اکران عمومی رسوایی این فیلم برای بسیاری از مسئولین فرهنگی و سیاسی و مذهبی کشور و همچنین حدود سیصد تن از ائمه جمعه کشور به نمایش گذاشته و با واکنش مثبت بسیاری از آنان روبرو گردیده است.

بنابر اعلام پخش کننده فیلم رسوایی، فروش این اثر تاکنون از رقم 1میلیارد و 200 میلیون متعلق به تهران و 800 میلیون مربوط به فروش شهرستان گذشته است. 

لازم به ذکر است که رسوایی چهارمین ساخته بلند سینمایی مسعود ده نمکی به شمار می‌آید که داستان یک روحانی عارف و زاهد را به تصویر می‌کشد وده نمکی در این فیلم سعی کرده روحانیت و معضلات اجتماعی را به نقد بکشد و تصویری زیبا از بندگی صحیح خداوند به نمایش در آورد.

 




تاریخ: چهار شنبه 21 فروردين 1392برچسب:رسوایی , مجوز , اکران , مسعود ده نمکی , قم,
ارسال توسط کاربر

tehran 1500 دلیل حذف نام «مهران مدیری» از تیزرها مشخص شد...

محمد ابوالحسنی تهیه‌کننده «تهران ۱۵۰۰» با اعلام دلیل حذف نام‌ مهران مدیری در تبلیغات تلویزیونی این فیلم، از تعداد کم سینماهای در اختیار این فیلم به نسبت «رسوایی» و «حوض نقاشی» گله‌مند شد…

 

محمد ابوالحسنی  تهیه‌کننده «تهران ۱۵۰۰» درباره عدم نام‌بردن از مهران مدیری در تبلیغات تلویزیونی فیلم «تهران ۱۵۰۰» اظهار کرد: «از سوی بازرگانی صدا و سیما به ما اعلام شد که نام ایشان را از تیزرها حذف کنیم.»
 
وی استقبال از این فیلم را بسیار خوب عنوان کرد و ادامه داد: «اما متاسفانه اکثر سینماهای شهرستان‌ها به دلیل اینکه به حوزه هنری تعلق دارد،‌ به فیلم «حوض نقاشی» اختصاص پیدا کرده و سایر سینماها هم در اختیار «رسوایی» قرار گرفته و تقاضاهای زیادی داریم تا این فیلم در شهرها هم اکران بیشتری داشته باشد که امیدوارم بعد از ۲۰ فروردین ماه این اتفاق بیفتد.»
 
 این تهیه‌کننده خاطر نشان کرد: «تعداد سینماهای «رسوایی» دو برابر «تهران ۱۵۰۰» است، اما مجموع فروش این فیلم ۱/۵ برابر از فیلم ما بیشتر است که این نشان می‌دهد استقبال از فیلم ما بسیار خوب بوده است.»
 
ممنوع شدن اعلام نام مهران مدیری از سوی بازرگانی صدا و سیما در حالی است که برنامه «سین مثل سریال» شبکه یک که در طول ایام نوروز به نظر سنجی برنامه‌های سریال‌های تلویزیونی می‌پرداخت‌، بارها نام مهران مدیری جزو گزینه‌هایش بود و در نظر سنجی نهایی نیز رتبه سوم بازیگران مرد را کسب کرد.
 



تاریخ: یک شنبه 18 فروردين 1392برچسب:مهران مدیری , تهران 1500 , حوض نقاشی,
ارسال توسط کاربر
ده نمکی: رابطه نشریات شلمچه و جبهه با رسوایی
کارگردان فیلم سینمایی «رسوایی» با اشاره به اینکه منتقدانش هر وقت دلایل موفقیت جبهه و شلمچه را فهمیدند دلایل موفقیت فیلم‌هایم را هم می‌فهمند گفت:«رسوایی» مخاطبین جدیدی وارد سینمای ایران کرد.
[-] اندازه متن [+]

جام گیشه؛

مسعود ده‌نمکی در خصوص فروش دو میلیاردی «رسوایی» در اکران نوروزی گفت: اینکه چرا مردم از فیلمی که مایه‌های عارفانه و ملو دارم دارد آن هم در حضور فیلم‌های طنز اینچنین استقبال می‌کنند را باید کارشناسان پاسخ بدهند اما «رسوایی»فیلمی است که توانست برخی از مخاطبینی که به سینما نمی‌رفتند را به سالن سینما بیاورد.

 
وی ادامه داد: کسانی که می‌خواهند واقع بینانه به این مساله نگاه کنند باید یک بررسی در مورد ترکیب جمعیتی مخاطبین «رسوایی» انجام دهند چرا که یک بخش مهمی از مخاطبین فیلم خانواده‌های مذهبی هستند که در سال‌های اخیر یا اصلا به سینما نرفته اند و یا کمتر پایشان به سالن سینما باز شده است اما «رسوایی» توانست پای مخاطبین خاموش را به سینما باز کند.
 
ده‌نمکی خاطرنشان کرد:البته اگر تعداد سالن‌های فیلم در شهرستان همانند «اخراجی‌ها» بود فیلم به مراتب بیش از دو میلیارد تومان فروش می‏کرد، اما متاسفانه سالن‌های ما در شهرستان نصف «اخراجی‌ها» است اما با این وجود مخاطبین در تهران و شهرستان استقبال بسیار خوبی از «رسوایی» به عمل آوردند.
 
کارگردان «رسوایی» در پاسخ به این سوال که چه عواملی باعث می‌شود تا فیلم‌هایش پرفروش شود؟ گفت: در تمام این سال‌هایی که در سینما هستم این سوال همیشه در ذهن منتقدانم وجود داشته است اما باید بگویم هر وقت دلایل موفقیت جبهه و شلمچه را فهمیدند دلایل موفقیت فیلم‌هایم را هم می‌فهمند.
 
ده‌نمکی همچنین در خصوص ادامه روند حضورش در سينما از ساخت چهار فیلم میلیاردی به فارس گفت: من از سال 81 که با ساخت مستند «فقر و فحشا» کارم تا آغاز کردم تا به امروز بیش از ده سال است که در سینما حضور دارم و دهه دوم کارم را با یک فیلم ملودرام شروع کردم که مورد توجه مخاطبین قرار گرفت و فکر می کنم در این مورد باید کاری که را که انجام می‌دادم، به سرانجام رسانده‌ام.
 
وی افزود: مطمئنا در آینده هم کاری را انجام خواهم داد که براساس ضرورت باشد، البته واقعا دوست داشتم «رسوایی» با چنین حجمی از استقبال مواجه نشود چرا این استقبال کار من را برای آینده سخت تر خواهم کرد اما به این حال همچنان به سراغ موضوعاتی خواهم رفت که کسی به سمت آنها نرفته است.



تاریخ: یک شنبه 18 فروردين 1392برچسب:مسعود ده نمکی , رسوایی,
ارسال توسط کاربر
 
رونمایی از نخستین پوستر و تریلر فیلم جدید فرهادی
بانی فیلم آنلاین:اولین پوستر و تریلر از فیلم «گذشته»، آخرین ساخته اصغر فرهادی منتشر شد.

 

به گزارش فارس، «گذشته»، آخرین ساخته اصغر فرهادی، کارگردان فیلم برنده اسکار «جدایی نادر از سیمین» است که پس از ماه‌ها، اولین پوستر و تریلر آن منتشر شده است.این فیلم انتظار می‌رود که یکی از رقابت‌کنندگان جشنواره کن امسال برای رسیدن به جایزه نخل طلا باشد.تاریخ اکران پروژه سینمایی «گذشته » هنوز منتشر نشده و تریلر آن بدون زیر نویس انگلیسی و به زبان فرانسه است.در این فیلم بازیگرانی چون علی مصفا، برنیس بژو، بازیگر فیلم «هنرمند» و طاهر رحیم ایفای نقش کرده‌اند.«گذشته» داستان مرد ایرانی است که در پی اختلاف شدید با همسرش، تصمیم می‌گیرد که به ایران سفر کند ولی پس از بازگشت از ایران، متوجه می‌شود که همسرش با مرد غریبه‌ای آشنا شده و با وجود دخترانش،  او را به خانه آورده است.

فیلم «گذشته» قرار است 15 می (۲۵ اردیبهشت) در فرانسه اکران شود.




تاریخ: یک شنبه 18 فروردين 1392برچسب:اصغر فرهادی , کن , نخل طلا , گذشته,
ارسال توسط کاربر

حجت الاسلام و المسلمين پورمحمدي با بيان اينکه "فيلم رسوايي" در مجموع صحنه‌پردازي‌هاي خوب و نتيجه‌گيري قابل قبولي داشت،‌ گفت: به آقاي ده‌نمکي گفتم اگر خواستيد اخراجي‌هاي جديد بسازيد سوژه‌هايش ما هستيم که از اخراجي‌هاي3 هم گذشته ايم.

به گزارش کافه سینما، حجت الاسلام و المسلمين مصطفي پورمحمدي در گفتگو با باشگاه خبرنگاران؛‌ درباره فيلم "رسوايي" ساخته «مسعود ده‌نمکي» اظهار داشت: فکر مي‌کنم فيلم پيام‌هاي خوبي داشت و شخصيت‌سازي خوبي در آن صورت گرفته بود.

رئيس سازمان بازرسي کل کشور افزود: در مجموع فکر مي‌کنم فيلم مثبت و تاثيرگذاري است؛ پيام‌هاي خوبي دارد. بيننده وقتي دربرابر اين 100 دقيقه فيلم وقت مي‌گذارد فکر مي‌کنم دريافت هاي مثبت و موثري از آن خواهد داشت.

وي با بيان اينکه بازتاب و عکس العمل بيندگان نشان مي‌داد که فيلم تاثيرگذاز و مثبت بوده است،‌ گفت: هم جنبه هنري اين فيلم قابل توجه بود، هم اينکه سعي کردند يک رسالت اجتماعي را به خوبي نشان دهند.

حجت الاسلام و المسلمين پورمحمدي اضافه کرد: "فيلم رسوايي" در مجموع صحنه‌پردازي‌هاي خوب و نتيجه‌گيري قابل قبولي داشت.

رئيس سازمان بازرسي کل کشور با اشاره به اينکه در قسمت‌هايي از فيلم، پيام‌ها، خيلي آشکار و شفاف بود که شايد نياز نبود به اين آشکاري پيام‌ها منتقل شود، گفت: بينندگان بايد خودشان پيام‌ها را دريافت کنند، البته اگر فيلم‌ساز اين رسالت را بر عهده بگيرد اين هم ارزش خودش را دارد.

وي درباره تصويري که از "روحانيت" در اين فيلم به نمايش درآمد عنوان کرد: به طور کلي تصوير مثبت و بسيار خوبي بود، اما صحنه‌هايي به اين روشني کمتر {در واقعيت} اتفاق مي افتد.

حجت الاسلام و المسلمين پورمحمدي در اين باره ادامه داد: ولي در مجموع کار هنري بود که بايد برجسته‌سازي در آن شکل بگيرد. ديالوگ‌ها خيلي خوب بود و تکيه کلام‌ها منطقي و برآمده از آموزه‌هاي ديني ما بود.

رئيس سازمان بازرسي کل کشور در پاسخ به اين سوال که در حين تماشاي فيلم انتقادي به آقاي ده‌نمکي داشتيد؟ گفت: به شوخي به ايشان گفتم داريد فيلم ساز مي‌شويد؛ اگر خواستيد اخراجي‌هاي جديد بسازيد سوژه‌هاي جديدش ما هستيم که از اخراجي‌هاي 3 هم گذشته ايم.




تاریخ: شنبه 17 فروردين 1392برچسب:پور محمدی , الناز , رسوایی , ده نمکی,
ارسال توسط کاربر
«رسوايي» با 2 ميليارد تومان فروش پر مخاطب‌ترين فيلم اكران نوروزي شد
افتتاحيه ميلياردي سينماي ايران در سال 92
مسعود ده‌نمكي: مردم با تماشاي «رسوايي»، آبروداري كردند!
 

 

گروه سينماي ايران - معصومه جلالي: فروش فوق‌العاده فيلم «رسوايي» ساخته مسعود ده‌نمكي و كاركرد قابل قبول «تهران 1500» و «حوض نقاشي» در گيشه، روزهاي پر رونقي را براي سينماها در ايام نوروزي رقم زدند.
به گزارش خبرنگار «باني فيلم»، فيلم «رسوايي» همچون 3 فيلم قبلي مسعود ده‌نمكي موفق شد مخاطبان پر شماري را جذب سالن‌هاي سينما كند. نكته جالب توجه در فروش «رسوايي»، آمار فوق‌العاده گيشه اين فيلم در سينماهاي شهرستان‌ها و سينماهاي جنوب شهر تهران است. سالن‌هايي كه مدت‌ها بود با تماشاگراني اندك روز را به شب مي‌رساندند با اكران فيلم «رسوايي» پس از مدت‌ها شاهد تماشاگران پر تعداد شدند.
«رسوايي» با پايان تعطيلات در مجموع فروش تهران و شهرستان‌ به رقم 2 ميليارد تومان رسيد تا پر فروش‌ترين فيلم اكران نوروزي باشد.
جالب اينكه دومين فيلم پر فروش اكران نوروزي، فيلم «تهران 1500» بود تا براي اولين بار يك انيميشن ايراني بتواند به فروش خوب دست يابد. «تهران 1500» در مجموع فروش تهران و شهرستان از مرز يك ميليارد تومان عبور كرد. «حوض نقاشي» هم به عنوان فيلم برگزيده تماشاگران سي‌ويكمين جشنواره فيلم فجر موفق شد به فروش 900 ميليون توماني دست يابد.
«رژيم طلايي» و «قاعده تصادف» ديگر فيلم‌هاي اكران نوروزي بودند كه فروششان پايين‌تر از انتظار بود.
ده‌نمكي: مردم ثابت كردند براي حرف‌هايي كه طرح مطالبات آنها باشد ارزش قائلند
كارگردان فيلم «رسوايي» با بيان اينكه مردم هميشه نسبت به ساخته‌هايم لطف داشته‌اند درخصوص ميزان استقبال از فيلم در حال اكرانش معتقد است مخاطبان اين لطف را دوباره تكرار كردند.
مسعود ده‌نمكي به خبرنگار «باني فيلم» توضيح مي‌دهد: از زمان ساخت فيلم «فقر و فحشا» كه بيش از 10 سال مي‌گذرد، مردم ثابت كردند براي حرف‌هايي كه طرح مطالبات آنها باشد ارزش قائلند. حال اين حرف‌ها چه در قالب مستند باشد چه كمدي و چه ملودرام. اقبال امروز مردم از فيلم «رسوايي» چيزي جز لطف آنها را دربرندارد. اين كارگردان در مورد فروش بالاي فيلم «رسوايي» در شهرستان‌ها با وجود اينكه در سال‌هاي اخير فيلم‌ها در خارج از تهران با موفقيت گيشه روبرو نبوده، مي‌گويد: متأسفانه نگاه نخبگان جامعه به مردم ايران به شهروند درجه يك و دو خلاصه مي‌شود حتي در عالم سياست هم وضع اينگونه است. در نظرسنجي‌ها هم اغلب نظرات معطوف به مردم تهران مي‌شود اين در حالي است كه برآيند نظرات مردم در كل كشور بايد محاسبه شود و تهران بخشي از كشورمان ايران به حساب مي‌آيد. حتي فارابي و يا نشريات سينمايي هم فروش تهران را فقط اعلام مي‌كنند و ملاك قرار مي‌دهند مگر مخاطب تهراني خونش از مخاطب ساير نقاط رنگين‌تر است؟! البته در تهران هم فيلممان نسبت به همه فيلم‌ها فروش بيشتري دارد و اين نكته را از سر ضعف نگفتم!
او ادامه مي‌دهد: حتي در مورد ميزان مخاطب در تهران، بيشتر توجه‌ها به مخاطبان پرديس‌ها در نقاط شمالي شهر است تا پرديس‌ها و سينماهاي جنوب شهر تهران اما به عقيده من مطالبه مشترك مردم جغرافياي قومي و حتي سياسي را برنمي‌تابد. اتفاقاً فروش فيلم «رسوايي» در تهران در سينما شكوفه و پرديس راگا به مراتب بالاتر از برخي سينماهاي بالاي شهر است. البته قيمت بليت هم  در سينماهاي پايين‌ شهر نسبت به سينماهاي بالاي شهر پايين تر است اما نسبت جمعيت در سينماهاي هر دو منطقه با هم برابر است.
ده‌نمكي به صحبت‌هايش ادامه مي‌دهد: حتي تماشاگر خاموش سينما در سينماهاي شكوفه و راگا هم به تماشاي فيلم «رسوايي» مي‌نشينند و اين براي من بسيار حائز اهميت است.
اين كارگردان در ادامه به اين نكته اشاره مي‌كند: فروش فيلم «اخراجي‌ها» در شهرستان‌ها هم يك و نيم برابر تهران بود و اين به نظر من نشان مي‌دهد كه ظرفيت استقبال مخاطب در شهرستان نسبت به تهران بالاست. در تهران مردم مراكز تفريحي مختلفي دارند اما در شهرستان وضعيت اينگونه نيست و مردم امكانات تفريحي مختلفي ندارند. 
او مي‌گويد: به نظر من بايد بازسازي سالن‌هاي سينماهاي شهرستان جدي مورد توجه قرار بگيرد و ما بايد از اين امكان بالقوه استفاده كنيم. 
ده‌نمكي درخصوص ادامه روند فروش فيلمش مي‌گويد: متأسفانه «رسوايي» از تبليغات مناسب برخوردار نيست. همانطوركه ملاحظه مي‌كنيد فيلم «رسوايي» تبليغات شهري كمتري هم دارد، اما با اين حال موج مخاطب از اين فيلم استقبال مي‌كند و اين مردم هستند كه با تبليغات دهان به دهان مبلغ فيلم مي‌شوند. حتي در شهرستان‌ها هم سالن‌هاي خوبي به تعداد كپي درخواست شده به اين فيلم تعلق نگرفته، اما قرار است سالن‌ها در شهرستان‌ها افزايش پيدا كنند. 
 ده‌نمكي در ادامه صحبتش با بيان اينكه فروش فيلم «رسوايي» را با فروش ديگر فيلم‌هاي كمدي خود مقايسه نمي‌كنم مي‌گويد: در اكران نوروزي فيلم‌هاي كمدي پرمخاطب و دولتي كه مورد حمايت دستگاه‌ها قرار گرفته‌اند به نمايش درآمدند، اما توجه كنيم كه فيلم رسوايي در بخش خصوصي با مضمون اخلاقي ساخته شده و مورد اقبال قرار گرفته. اگر اين اقبال ادامه پيدا كند و اتفاق ويژه‌اي نيفتد تا پايان ارديبهشت براي فيلم «رسوايي» اتفاق خوبي مي‌افتد. نكته جالب در مورد منتقدان اين فيلم اينكه اين‌بار منتقدان دو جناح سياسي سعي مي‌كنند با سكوت سياسي و يا نقد منفي از كنار اين فيلم بگذرند اما جالب‌تر اينكه «رسوايي» بين مردم الفت و صميمت ايجاد كرده و طيف مردم مذهبي و سنتي فارغ از حاشيه‌ها را به تماشاي فيلم دعوت مي‌كند.
وي ادامه مي‌دهد: كمتر فيلمي در سال‌هاي اخير داشتيم كه توجه مثبت سياستمداران جناح‌هاي مختلف را به خود جلب كند اما براي فيلم «رسوايي» اين اتفاق افتاده و اين دو سليقه در كنار هم قرار گرفتند. ده‌نمكي با بيان اينكه رسوايي فيلم غيركمدي است كه پروپاگانداي تبليغاتي ندارد در مورد قاچاق اين فيلم مي‌گويد: قطعاً با فروش بالاتر فيلم، بدخواهان و يا منفعت‌طلبان براي قاچاق دست به كار مي‌شوند كه اميدوارم مانند 3 فيلم اخراجي‌ها اينطور نشود. 
استقبال مردم از فيلم «رسوايي» در كنار ساير فيلم‌هاي اكران نوروزي كه ژانرهاي طنز و غيره داشتند، مردم با نشستن به پاي تماشاي «رسوايي»، «آبروداري» كردند تا نشان دهند ذائقه مخاطب برخلاف تبليغات نادرست، ساده‌پسند نيست و اسير جوسازي‌هاي تبليغاتي هم نمي‌شوند.
علي سرتيپي: فروش فيلم «رسوايي» در شهرستان جاي بسي خوشحالي دارد
مدير پخش «رسوايي» در رابطه با فروش بالاي اين فيلم نيز مي‌گويد: با توجه به اينكه «رسوايي» فضاي كمدي ندارد، نام «اخراجي‌ها» را هم يدك نمي‌كشد و از فضاي تبليغاتي گسترده‌اي هم به نسبت اخراجي‌ها برخوردار نيست و تعداد كپي كمتري (50 كپي كمتر از اخراجي‌ها) دارد اما مجموعا در حال حاضر فروشش با «اخراجي‌هاي 3» برابري مي‌كند.  سرتيپي به خبرنگار «باني فيلم» توضيح مي‌دهد: در روزهاي آينده قرار است تعدادي سالن سينما در شهرستان‌ها اضافه شود و اين افزايش سالن، فروش فيلم را بالاتر مي‌برد.
او در مورد فروش بالاي فيلم تا به اكنون در شهرستان‌ها مي‌گويد: خوشبختانه فيلم «رسوايي» به خوبي در شهرستان‌ها با مردم ارتباط برقرار كرده. حتي در شهر مشهد فروش اين فيلم روزانه به 14 ميليون تومان مي‌رسد كه اين گيشه، جاي بسي خوشحالي دارد.
سرتيپي همچنين از استقبال مردم در سينماهاي پايين شهر چون راگا، تماشا و شكوفه به نيكويي ياد مي‌كند و معتقد است: فروش روزانه 7 ميليون يا 4 و 3 ميليون در اين سينماها باعث احياي دوباره اين سالن‌ها مي‌شود. 
بهنام بهزادی: «قاعده تصادف» به نسبت سالن هایش فروش فوق العاده ای دارد
کارگردان فیلم «قاعده تصادف» گفت:این فیلم مخاطبان خود را به سالن دعوت می کند.
بهنام بهزادی با بیان اینکه پروانه نمایش این فیلم دیر صادر و این امر باعث تاخیر در آماده شدن و تحویل نسخه نهایی فیلم به سینما ها شد و در نهایت  نسبت به دیگر فیلم های نوروزی  یک هفته دیرتر به اکران عمومی درآمد به «بانی فیلم» گفت:  اما با تمام این شرایط  خوشحالیم که فیلم برای مخاطبان به نمایش  در آمد   چراکه مخاطبان خود را به سالن دعوت می کند.
او افزود:در حال حاضر  نمایش این فیلم با 6 سالن  ثابت و 3 سالن تک سانس   در سینماها ادامه دارد و اختصاص این میزان سالن به فیلم ما اصلا خوشحال کننده نیست ،چراکه طبیعتا بر فروش فیم تاثیر نا مطلوب می گذارد.
وی با بیان اینکه امکانات زیادی هم برای تبلیغات این فیلم در سطح شهر نداریم، گفت: دستگا هها و جریانات فرهنگی هم که باید   از این فیلم حمایت می کردند هیچ کمکی به  فیلم ما نکردند .
کارگردان فیلم «قاعده تصادف» در ادامه گفت: اما  فروش فیلم ما بااین میزان سالن  کم  نه تنها پایین نیست، بلکه روز به روز بیشتر هم می شود. سیر صعودی  گیشه فیلم ما در روز های  گذشته این را برایمان  ثابت کرده و ما در یافتیم که مبلغین  واقعی فیلم ما  خود مخاطبان فیلم هستند.کسانی که فیلم را دیدند و دیدن آن را به  دیگران توصیه می کنند.قطع به یقین مخاطبین این فیلم بعد از تعطیلات بیشتر هم می شود،چراکه بخش گسترده ای از مردم در حال حاضر تهران نیستند و دانشجویان هم  وقتی  بعد از تعطیلات به تهران برگردند  فروش فیلممان بیشتر می شود.
منوچهر محمدی: بعد از تعطیلات،فروش «حوض نقاشی »بیشتر می شود
منوچهر محمدی تهيه‌كننده «حوض نقاشي» گفت:در مجموع از گیشه فیلم «حوض نقاشی» در ایام نوروز راضی هستیم.
وي با بیان اینکه اگر این فیلم شرایط  تبلیغات مناسبتری  در اختیار داشت، فروش به مراتب بالاتری  نصیبش می شد،  به خبرنگار بانی فیلم توضیح داد:  دوستان پخش کننده در برنامه کاری خود دارند  تا  بعد از تعطیلات نوروز  تبلیغات این فیلم را به صورت گسترده تری در سطح شهر تهران  پیگیری کنند. چراکه معتقدیم  بعد از ایام تعطیلات وقتی مردم از مسافرت های نوروزی خود  برگردند، به دیدن این فیلم می روند و  میزان اسقبال از  فیلم مراتب بالاتر می رود.
او افزود: در برخی از سینماها  فیلم را به اتفاق مخاطبان تماشا کردم. آنچه که در این دیدار رو در رو به نظرم آمد این است که مردم هم از دیدن فیلم راضی بودند و هم اینکه در انتها نسبت به موضوع فیلم ابراز احساسات می کردند.این نوع واکنش ها برای ما سازندگان  فیلم بسیار خشنود کننده است.
رضا سبحانی: «رژیم طلایی»فرصت تبلیغات در جشنواره فجر را از دست داد
رضا سبحانی کارگردان فیلم «رژیم طلایی» معتقد است: این فیلم به نسبت تعداد سالنهای کم، از فروش و استقبال خوبی از طرف مردم برخوردار است.
این کارگردان در خصوص اینکه با توجه به ژانر و بازیگران سرشناسی که فیلم رژیم طلایی از آنها برخوردار است ،اما به  فروش قابل توجهی تاکنون دست پیدا نکرده به «بانی فیلم» توضیح داد: اولا سالنهای سینمایی    فیلم رژیم طلایی به نسبت دیگر فیلم ها کمتر است. دوما فیلم های دیگر از پیشینه تبلیغاتی خوبی  خصوصا در جشنواره فجر برخوردار بودند، اما این فیلم ازاین تبلیغ محروم بود و در سکوت خبری کامل ساخته شد.لذا کاملا طبیعی است که  تا به حال نتوانسته  به گیشه بالایی دست پیدا کند. وی افزود: در روزهای آینده قطعا  بر تعداد مخاطبان این فیلم افزوده می شود و این فیلم ،خود باعث تبلیغ خودش می شود. در حال حاضر هم با این شرایط  از فروش فیلم راضی هستیم و در چند سالن هم که فیلم را با مردم دیدیم، آنها هم از دیدن فیلم راضی بودند .
بهرام عظيمي: از فروش «تهران 1500» رضايت دارم
بهرام عظیمی کارگردان انیمیشن «تهران ۱۵۰۰» از فروش این فیلم با وجود در اختیار نداشتن تعداد مناسب سینما ابراز خرسندی کرد.
کارگردان این انیمیشن در گفت‌وگویی با فارس با ابراز خرسندی از فروش این فیلم گفت: از فروش «تهران 1500» رضایت کامل دارم و با عنايت خداوند، این فروش در حال صعود است.هرچقدر تبلیغات ما بیشتر شود به نظرم روی فروش تاثیر بسزایی می‌گذارد. وی ادامه داد: از فروش راضی هستم ولی در خصوص نحوه اکران باید بگویم که ای کاش سینماهای ما بیشتر بود. در پایان از پخش تیزر تبلیغاتی انیمیشن «تهران 1500» در شبکه‌های مختلف سیما ابراز خرسندی کرد و گفت:‌ از تبلیغات تلویزیون راضی هستم اما قسمتی از این تیزر تبلیغاتی که در آن یکی از بازیگران که من قادر به نام بردن وی نیستم حذف شده است. وی افزود: این در حالی است که قسمت‌هایی از بازی همان بازیگر در برنامه «سین مثل سریال» به تصویر کشیده می‌شود.
«تهران 1500» ساخته بهرام عظیمی با گذشت 17 روز از اکران‌های نوروزی با 620 میلیون تومان فروش پس از «رسوایی» ده‌نمکی در رده دوم پرفروش‌ترین فیلم‌های نوروزی قرار گرفته است.



تاریخ: شنبه 17 فروردين 1392برچسب:,
ارسال توسط کاربر

هفته گذشته دکتر احمدی نژاد به همراه خانواده به تماشای فیلم "رسوایی" نشسته است. احمدی نژاد این فیلم را در دفاع از روحانیت و حوزه های علمیه دانسته است.

مشرق




تاریخ: شنبه 1 فروردين 0برچسب:احمدی نژاد , رسوایی , روحانیت,
ارسال توسط کاربر
صداوسیما مهران مدیری را ممنوع التصویر کرد؟!
در تیزر انیمیشن "تهران ۱۵۰۰" که چندیست در تلویزیون پخش می شود، به نام تک تک بازیگران از جمله هدیه تهرانی، شریفی نیا، رادان، حبیب رضایی، گوهر خیراندیش، شریفی نیا و ... اشاره می شود، به جز مهران مدیری بازیگر نقش نخست این انیمیشن!
[-] اندازه متن [+]

جام فرهنگی؛ پیش از این، تلویزیون که باران کوثری بازیگر سینما را هم ممنوع التصویر کرده، در یکی از تیزرهای مربوط به فیلمی که او در آن ایفای نقش می کرد، تنها صدای او را پخش کرد و از نشان دادن تصویر و اشاره به نام او ممانعت به عمل آورد.

 

قابل ذکر است، داستان انیمیشن "تهران ۱۵۰۰" درباره پیرمردی است به نام اکبر با بازی مهران مدیری که ۱۶۰ سال سن دارد و در آستانه مرگ از نوه اش با بازی هدیه تهرانی که در کره ماه درس می خواند، می خواهد که به زمین برگردد و اول ازدواج کند و بعد مدرکی را پیدا کند مبنی بر اینکه او در دهه ۱۳۶۰ در نمایش های سیاه بازی شرکت داشته است.

 

اکبر این گواهی را می خواهد برای اینکه آرزوی او این است که در قطعه هنرمندان به خاک سپرده شود. نوه او با ورود به ایران گرفتار دردسرهای شهر تهران در چند دهه بعد می شود. یک راننده تاکسی جوان با بازی بهرام رادان نیز گرفتار عشق این خانم می شود و………

 

البته بسیاری از منتقدان سینمایی، انتقادات زیادی نسبت به ضعف داستان این انیمیشن مطرح کرده اند و تنها حسن آن را "ساختار مناسب" و "افکت های تصویری" عنوان کرده اند که تا به امروز در سینمای ایران بی سابقه بوده است.  

 

منابع: انتخاب، عصر ایران




تاریخ: شنبه 1 فروردين 0برچسب:مهران مدیری , تهران 1500,
ارسال توسط کاربر
 
نظر یک نماینده مجلس درباره «رسوایی» ده‌نمکی
بانی فیلم آنلاین:عضو کميسيون فرهنگي مجلس گفت: هر چند فيلم «رسوايي» نقاط ضعفي هم دارد، اما در مجموع مثبت و آموزنده است.

به گزارش باشگاه خبرنگاران، علي مطهري نماينده تهران با اشاره به آموزنده بودن فيلم رسوايي اظهارداشت: بنده قبل از اکران اين فيلم در سي و يکمين جشنواره فيلم فجر، در مورد آن اظهار نظر کرده بودم.رسوايي در مجموع يک فيلم آموزنده و تاثير گذار است.   

عضو کميسيون فرهنگي مجلس تصريح کرد: اين فيلم گرايش اخلاقي و عرفاني دارد و همچنين روش تاثير گذاشتن در افراد را مي‌آموزد.   

نماينده تهران در ادامه اظهار داشت: اما اين فيلم نقاط ضعفي هم دارد مثلا آنجاي که آقاي روحاني با چند خانم به گردش مي‌رود و در اذهان عمومي سوالاتي را به وجود مي‌آورد قابل تامل است.   

مطهري ادامه داد: در اسلام آمده است که مومن نبايد خود را در معرض اتهام قرار بدهد، ضمن اين كه آبروي مومن بالاتر از اين حرفهاست.

نماينده مردم تهران در مجلس خاطرنشان كرد: در خصوص فيلم رسوايي بايد مجموع را در نظر گرفت و اين فيلم مجموعا آثار مثبت داشته و آموزنده است.




تاریخ: جمعه 1 فروردين 0برچسب:مطهری , مجلس , رسوایی,
ارسال توسط کاربر
علی سرتیپی در گفت وگو با «بانی فیلم»عنوان کرد:
مشهد و اصفهان، پر مخاطب ترین شهرهای«رسوایی»
بانی فیلم آنلاین: فروش فیلم مسعود ده نمکی در شهرستان ها از مرز نیم میلیارد تومان گذشت.

به گزارش «بانی فیلم»، «رسوایی» هم چنان پرمخاطب ترین فیلم اکران نوروزی در شهرستان هاست. علی سرتیپی مدیرعامل موسسه فیلمیران در خصوص گیشه این فیلم در خارج از تهران گفت: «مشهد و اصفهان پرمخاطب ترین شهرهای این فیلم هستند. به طوری که تاکنون «رسوایی» در 3سینما در مشهد بیش از 130 میلیون تومان فروخته و فروش فیلم در 2 سینما در اصفهان نیز از مرز 100 میلیون تومان گذشته است.» به گفته سرتیپی فیلم ده نمکی تاکنون در شهرستان ها بیش از 500 میلیون تومان فروخته است.




تاریخ: جمعه 1 فروردين 0برچسب:رسوایی , مشهد , اصفهان,
ارسال توسط کاربر

«رسوایی» به عنوان جنجالی‌ترین فیلم جشنواره سی‌و یکم فجر و یکی از فیلم‌های پر حرف و حدیث سالی که در ابتدای آن قرار داریم، فارغ از جهت‌گیری‌های اعتقادی و سیاسی سازنده‌اش، مانند هر اثر سینمایی دیگری دارای نقاط قوت و ضعفی‌ست که باید آن‌ها را گفت و در مورد آن‌ها بحث کرد، و طبعا این نه به معنای مخالفت با سازنده‌اش خواهد بود و نه به معنای تائید یا رد یکسره‌ی اثر. آخرین ساخته‌ی مسعود ده‌نمکی، مانند تمام آثار سینمایی پیش از خود ممکن است در درون جبهه انقلاب نیز مخالفان و موافقانی داشته باشد و بنابراین از بحث و جدل‌های صورت گرفته در مورد آن قاعدتا نباید برداشت‌های فرامتنی کرد و از آن‌ها برداشت‌های غیرسینمایی داشت. 

بر همین اساس پیش از این نیز در دو مطلب جداگانه(اینجا) و (اینجا) سعی کردیم برخلاف نگاه‌های فرامتنی طیف‌های شبه‌روشنفکر به فیلم و سازنده‌اش، هم به گوشه‌ای از نکات مثبت فیلم بپردازیم و هم برخی از مشکلات فنی و تکنیکی آن را بررسی کنیم و این مطلب نیز در ادامه همان مسیر نگاه مثبت دیگری‌ست به «رسوایی»، اولین فیلم میلیاردی سال جدید:
 
حالا دیگر می‌توان «مسعود ده‌نمکی» را نه یک فیلم‌ساز «غریزی» که آثارش خوب می‌فروشد و محبوب است، بلکه یک سینماگر «خودآگاه» و «آشنا به تکنیک»  نامید که مخاطب را می‌شناسد و بلد است قصه بگوید و «آگاهانه» شخصیت‌هایش را طراحی می‌کند و سیر دراماتیک فیلم‌ش را می‌چیند و از همه مهم‌تر اینکه حرف‌ش را به نسبت بسیار بالایی به تماشاگرش منتقل می‌کند. 
 
پیش از این وقتی صحبت از ده‌نمکی و «سینمایش» می‌شد همه بر این موضوع تاکید می‌کردند که تنها مزیت آثار او این است که روی خط قرمزها راه می‌رود و کسی جز او اجازه‌ی زدن این حرف‌ها را ندارد، اما وقتی در نیمه دوم سال گذشته از آثاری مثل «یک خانواده محترم» رونمایی شد همه فهمیدند که زدن خیلی از حرف‌ها در سینمای ایران- حتی با پول صدا و سیمای جمهوری اسلامی- چیز چندان بعیدی نیست و بعد از آن هم با مشاهده آثار نازل کارگردانان پرمدعای سینمای ایران در سی‌و‌یکمین جشنواره فیلم فجر، این موضوع هم ثابت شده است که فیلم‌های ده‌نمکی پرمخاطب است و تاثیرگذار و جداب چون او کارش را بلد است و این اساسا ربطی به خط قرمزها ندارد.
 
این شاید خیلی تعریف غلوآمیزی از «رسوایی» باشد و این‌طور به نظر برسد که آن را زیادی بالا برده‌ایم و به آن مقامی بخشیده‌ایم که شایسته‌اش نیست، اما در جشنواره‌ای که اکثر قریب به اتفاق کارگردانان اصول اولیه روایت سینمایی و داستانگویی را بلد نیستند و قادر نیستند حتی یک صحنه تاثیرگذار در اثرشان خلق کنند، دیدن «رسوایی» اتفاق هیجان انگیزی‌ست. چون کارگردان‌ش تکلیفش با خودش مشخص است و می‌داند که چه می‌خواهد. 
 
ده‌نمکی حالا و با تعلیم و تعلم‌های این چندساله‌اش، علاوه بر اینکه آن غریزه‌ی اصیل ژورنالیستی‌اش را به همراه دارد، به اصول اساسی فیلم‌نامه‌نویسی و فیلم‌سازی هم مجهز شده است و مهم‌تر از آن اینکه با فراگیری این اصول بازهم نمی‌خواهد اداهای شبه‌روشنفکری دربیاورد و مثلا تن به روایت‌های غیرخطی بدهد و داستان‌ش را با فلاش‌بک‌ها و فلاش‌فورواردهای متوالی پیچیده کند، یا با ایجاد یک فضای مالیخولیایی الکی پیچیده‌ی ضدمخاطب سعی کند یک ایده‌ی مثلا روانشناسانه را مطرح کند و بعد هم ستاره‌های منتقدان‌ شبه‌روشنفکر را نصیب فیلم‌ش کند و خوشحال باشد که فیلم‌ساز متفکری‌ست و خیلی سینما بلد است، چون کسی فیلم ش را نمی‌فهمد و مخاطب در میانه‌ی فیلم خوابش می‌گیرد.
 
«داستان»، «شخصیت»، «ایجاد تعلیق» و «جدب مخاطب» آن چیزهایی هستند که سینمای امروز ایران به آن محتاج است و خیلی از فیلم‌سازان فعلی از خلق آن عاجز. و مهم‌تر اینکه این‌ها همان‌هایی هستند که «رسوایی» دارد و به همین خاظر هم فیلمی سرپاست و مخاطب را تا انتها نگه می‌دارد و شخصیت اصلی‌اش جذاب است و می‌فروشد و تاثیر می‌گذارد.
 
همه‌ی این‌ها اما بازهم باعث نمی‌شود که چشم‌مان را بر روی مشکلات محتوایی و ساختاری «رسوایی» ببندیم و آن را به عنوان یک فیلم طراز مطرح کنیم. چطور می‌شود «رسوایی» را دید و مثلا از استفاده‌ی غلط ده‌نمکی از نقش اصلی زن فیلم چیزی نگفت. اما «رسوایی» به رغم تمام مشکلات‌ش وقتی در کنار آثار نمایش داده شده و نمایش داده نشده‌ی جشنواره‌ی فجر گذشته-که قرار است در سال جدید اکران شوند- قرار می‌گیرد هم به لحاظ محتوایی و هم به لحاظ ساختاری نمره‌ی خوبی کسب می‌کند و درصد بالایی از این نمره‌ی خوب مدیون «قصه» است و شخصیت «حاج یوسف» و بازی غافل‌گیرکننده‌ی اکبر عبدی.
 



تاریخ: جمعه 1 فروردين 0برچسب:رسوایی , الناز شاکردوست , اکبر عبدی,
ارسال توسط کاربر

احمد ميراحسان در گفتگو با باشگاه خبرنگارن:
داوری بر روی آثار "ده نمکی" بر اساس الگوهای مختلف صورت می گیرد و همچنین قضاوت بر روی فیلم "رسوایی" بیشتر بر اساس داوری در مورد فیلمساز آن پیش می رود که این مورد امروزه در نقد یک فیلم مورد پسند نیست.
احمد میر احسان منتقد سینما در گفتگو با خبرنگار حوزه سینما باشگاه خبرنگاران در خصوص فیلم سینمایی "رسوایی" ساخته "ده نمکی" گفت: بیشتر از یک سال روی یک پروژه مستند براساس فیلم های "ده نمکی" و شخصیت وی کار کردم. اگر چه این فیلم مستند هنوز کلید نخورده. ولی اندیشیدن به "ده نمکی" و آثارش برای من مسئله ی تازه ای نبود و من همواره از منظر سینما و انسان شناسی بر روی کارهای وی نقد نوشته ام.
وی افزود: داوری بر روی آثار "ده نمکی" بر اساس الگوهای مختلف صورت می گیرد و همچنین قضاوت بر روی فیلم "رسوایی" بیشتر بر اساس داوری در مورد فیلمساز آن پیش می رود که این مورد امروزه در نقد یک فیلم مورد پسند نیست.
"میر احسان " ادامه داد: تمام قضاوت های انجام شده در مورد آثار "ده نمکی" بر روی خود مولف اثر، پیشینه ی اعتقادی اش، کنش سیاسی و سابقه ی او در عرصه ی انقلاب، فرهنگ و روزنامه نگاری صورت می پذیرد و این موضوع علاوه بر همه ی اینها به حاصل عملکرد و حضورش در جریان های مختلف و فعالیتش از دوره ی آيت الله هاشمی رفسنجانی ختم می شود.
این منتقد تصریح کرد: "رسوایی" از این زاویه مورد داوری قرار می گیرد که یکی از مبناهای آن نقد نظام سیاسی جمهوری اسلامی است و او را متهم به سینمایی رانت خوار و مورد حمایت حکومت می دانند.
"میر احسان" بیان کرد: استعدادهای "ده نمکی" و اسناد، مدارک موجود برای پشتیبانی از او در سینما کمتر مورد بررسی قرار می گیرد و با پررنگ تر بودن منظر سیاسی به نوعی سبب ایجاد حساسیت علیه سینمایی او می شود.
وی عنوان کرد: در این دیدگاه نه تنها "ده نمکی" بلکه جملگی فیلمسازان بعد از انقلاب اسلامی گاه از آن منظر که متعلق به جناح و دیدگاهی هستند با محکوم شدن از منظر سیاسی مورد نقد قرار می گیرند و گاهی با بی انصافی و با بی توجهی به کارشان متهم به بی استعدادی می شوند.
"میر احسان" ادامه داد: منتقدان سینمای مذهبی در سینمای ایران خود نگرشی دینی، اخلاقی و ایدئولوژیک فیلمساز مورد قبول آن ها نیست و حساسیت پیدا کردن به آنها دچار پیش داوری در نقد می شوند.
وی اظهار داشت: فیلمسازانی از قبیل "ده نمکی" جایگاه فکریشان به عنوان یک فیلمساز مسلمان و نقادانه بودن آن مورد توجه قرار نمی گیرد و همین مسئله که آن ها پرورش یافته در بطن انقلاب اسلامی و نهادهای مرتبط آن هستند مورد نقد قرار می گیرد. این افراد در صورت خلق شاهکار نیز از پیش محکوم هستند.
وی در ادامه افزود: تنها اتهام افرادی مثل "ده نمکی" به وجود آوردن فضا توسط حکومت برای آنهاست و این مسئله که با پول مردم وی به تجربه و آزمایش می پردازد و بالاخره هم فیلمساز در نیامده است به عنوان یکی از دیدگاه های حاکم در این سینما است.
"میر احسان" بیان کرد: به نظر من شاید این منتقدان در مورد این موضوع که فیلمسازان جوان این امکانات را مثل این گونه افراد برای کشیده شدن به مرحله فیلمسازی نداشته و با ممیزی هایی روبرو شده اند، محق باشند ولی داوریشان در ارتباط با توانایی این آدم ها و تفاوت این افراد و آنچه که محصول این سینماست عادلانه نیست.
این منتقد تصریح کرد: درباره همین موضوعات نیز می توان نشان داد که در آمریکا نیز بسیاری از فیلمسازانی که به عنوان استادان بزرگ نما مطرح هستند به شکلی مورد حمایت و حتی هماهنگ با نظام اعتقادی آنها بوده اند و نقد فنی در برخی مواقع در باره ی "رسوایی " ریشه در این واقعیت دارد.
وی اظهار داشت: گروهی از منتقدان افرادی شبیه ده نمکی مثل ..................را مستثنی را می دانند و این یک برخورد سیاسی است.
میر احسان افزود: عده ای دیگر درباره ی "رسوایی " نقد را از اینجا شروع می کنند که این فیلم به عنوان یک فیلم فارسی عامه پسند و مبتذل، طبقات فرودست مردم را به خود جلب می کند و گروه دیگری می کوشند تا ساختار سینمایی "ده نمکی" را با قواعد و اصول سینمایی بسنجند و یک عده نیز با ارزش قائل شدن برای متن، متکی به نقد ساختاری فیلم هستند و بدون پیش داوری این فیلم را در چهارچوب قواعد و از منظر انسان شناسی و پس زمینه ی تاریخی، اجتماعی مورد بررسی قرار می دهند و محتوا و ساختار را از هم منفک نمی کنند و نگاه به این دو منظر را ضروری می دانند.
وی عنوان کرد: به نظر من گروه اول در سینمای دولتی نگاهی سطحی دارند و در شرایط واقعی و اجتناب ناپذیر انقلاب و خود پیشینه ی سینمای انقلاب و نقش دولت را از زمان مشروطه تا به امروز در رابطه با سینما را نادیده می انگارند.
"میر احسان" اظهار داشت: قبل از انقلاب در بطن انقلاب اسلامی شرایطی حاکم بوده که فیلمسازانی که جایگاهی برای ساخت اثر نداشته اند؛ ولی باید آثار آنها را با خودنگرشی و چهارچوب های فیلم سنجید.
 
وي ادامه داد: سينماي "ده نمکي" به دو دسته ي سينماي مستند و سينماي داستاني بلند تقسيم مي شود و در هر دو سينماي او دغدغه هاي شديد اجتماعي و سياسي به عنوان انسان درگير چالش و مضامين دوران خود وجود دارد و او با زاويه‌ي خود به اين چالش‌ها نگاه مي‌کند.
ميراحسان بيان کرد: ما حق داريم با  زاويه‌ي "ده نمک"ي به عنوان فيلمساز موافق و يا مخالف باشيم اما نمي توانيم به وي ساختن فيلمي را براساس تفکر موردپسند خودمان حکم کنيم پس تنها راه باقي مانده نگاه به درست عمل کردن در فيلمسازي اوست.
وي تصريح کرد: پيشنيه‌ي "رسوايي" را بايد در آثار مستند يا مقالات و نوشته‌هاي ده نمکي جستجو کرد و در واقع او جايگاه يک فرد طرفدار طبقات فردوست و عدالت را برگزيده و در برابر جريانات صاحب سرمايه و نظام طبقاتي جامعه موضع دارد.
وي عنوان کرد: موضع خود ده نمکي که موضع يک جوان برآمده از فضاي انقلاب اسلامي است اولين نکته اي است که بايد در رابطه با فيلم رسوايي و پيشنه ي او در کار و تفکر ده نمکي مورد توجه قرار گيرد.

این منتقد اظهار داشت: بعد از همه ی این موارد حال باید این فیلم را نقد کرد که این اثر آیا در حقیقت مشکلات و معضلات اجتماعی را به دوش فرد می اندازد به طور مثال حاجی بازاری دروغگو که دین را دستاویز منافع خودش قرار می دهد و به عنوان یک انسان نفاق پیشه با دیدی عمیق ساختارهای اجتماعی را مورد بررسی قرار می دهد.

وی ادامه داد: به نظر من "ده نمکی" از همان "اخراجی ها" در ارتباط با شکستن یکسری تابوهای جعلی که به وسیله ی قدرت در جامعه به وجود آمده است به نقد پایه می پردازد و همواره همه ی امتیازدهی هایی که در حوزه انقلاب اسلامی شکل گرفته و همه ی عواملی که باعث شده توده های بسیار وسیع مردم را دچار نارضایتی کرده مورد نقد قرار می دهد.

وی افزود: در "رسوایی" نیز با این دغدغه از نظر شماتیک روبرو می شویم که عوامل اجتماعی احساس عواl بوده و آنچه که باعث گمراهی فرد در جامعه می شود ریشه در مناسبات پیچیده تری مبتنی بر سوء استفاده از مکنت ها و ایدئولوژی هاست که این دیده نگرشی منتقدانه به حساب می آید.

وی بیان کرد: اولین ویژگی این فیلم، گرایش داشتن به تصویری از اسلام به عنوان اسلامی خالص، ژرف، باطنی و حقیقت خواه در برابر اسلام مورد استفاده واقع شده است در این داستان الگوهایی که "ده نمکی" پیشنهاد می کند بر گرفته از افرادی چون دولابی، امام خميني و سيدعلي قاضي است و به هر حال داستان ها و حکايت‌هايي که در ارتباط با اين شاخه از اسلام معرفت‌آموز در جامعه‌ي ما رواج دارد لايه‌ي دوم فيلم است.

ميراحسان اظهار داشت: دو شخصيت اصلي فيلم ميرزا روحاني که اکبر عبدي نقش آن را ايفا مي‌کرد نماد اسلام مذکور است و در برابر آن شريفي نيا اسلام منافقانه و سودجويانه و زراندوز را نمايندگي مي‌کند.

اين منتقد ادامه داد: توده‌هاي موجود در اين فيلم با داشتن موقعيتي جالب داراي قضاوت هايي عجولانه و اکثراً انسان هاي دنباله‌رويي هستند که با داشتن فطرتي پاک مورد استفاده واقع مي شوند و در صورت داشتن يک رهبري درست با توجه به تأثيرپذيري انسان ها به راه درست هدايت مي‌شوند و در صورت اثبات حقيقت به آن روي مي‌آورند.

ميراحسان بيان کرد: اين مفاهيم در عين حال با بيان چالش هاي دروني ديني ما آنها را دربرمي گيرد و به عنوان يک قصه هدايتگر است گرچه ظهور حضرت امام خميني به الگوي از دين داري و مرجعيت گره خورده و با عرفان و تزکيه‌ي نفس به اين جايگاه رسيده اما بعد از انقلاب سوءاستفاده هايي از اين موضع مورد نفع قرار گرفت همه مي‌دانيم که ارتباط با قدرت در بسياري از مواقع اين پديده را به وجود مي‌آورد که دينداري با رياکاري آلوده شود و در جامعه‌ي ما نيز همينطور بوده است.

وي افزود: در صدر اسلام هم منافقان  حق، نقش وحشتناکي را در تحريف حقايق دين داشته‌اند و جامعه از اين منظر دچار سردرگمي شده است از نظر من لايه‌هاي اجتماعي، انسان‌شناسي و عرفاني فيلم رسوايي محتوايي را بيان مي‌کند که دغدغه‌هاي ده نمکي در عرصه‌ي يک دين، نجات بخشي است ولي اين ايده از نظر روشن فکري لائيک هم از سوي دينداراني که خودشان جز رياکاران جامعه محسوب مي شوند مورد حمله قرار مي گيرد.

وي ادامه داد: کساني که اين فيلم را نمي‌پسندند خودشان را در فيلم مي‌بينند و بخش ديگر نيز از زاويه‌ي شريعت به دين نگاه مي‌کنند و آن را امري فاسد مي‌دانند که هنرپيشه‌اي با کفش قرمز و ماتيک پررنگ ديده مي شود ولي سينما به عنوان پديده‌اي مدرن طبيعتاً ناگريز به استفاده از چنين شيوه‌هايي است.

ميراحسان تصريح کرد: در اين چهارچوب و محدوديت که سينما در آن پديدار شده است بسياري از دينداران موقعيت الناز شاکردوست را قبول نمي‌کنند و اداي او براي درام حرام مي‌دانند.

" میر احسان " افزود: خود این موضوع یک چالش جدیدی در سینما و حوزه ی دینی به وجود می آورد و از زاویه ی دیگر بدون این فضا که میلیون ها دختر توانایی تحت تأثیر قرار گرفتن از این فیلم را دارند این امکان فراهم نمی شود.

وی ادامه داد: از نظر ساختاری فیلم "رسوایی" با کنار نهادن الگوی مفرح اقتصادی سه گانه ی اخراجی ها نشان داد که در متن سینمایی درآماتیک اجتماعی فیلمسازانی هستند که می توانند نظر بسیاری از مردم را به خود جلب کنند زیرا این فیلم بازتابی از ر وانشناسی عمومی و انسان شناسی جامعه ی ایران است.

"میر احسان" اظهار داشت: بسیاری از مردم ایران مسلمان هستند و در عین حال این مسلمان ها از اینکه دین ملعبه قدرت و هوای نفس قرار گیرد ناراضی اند و ما توانایی سر پوش گذاشتن بر معضلات اجتماعی خود را نداریم زیرا این کار فساد است.

وی عنوان کرد: در این مقطع تاریخی " رسوایی " پیشنهاد کننده ی یک شکل پاکیزه ی دین است در برابر اشکالی که از دین مورد استفاده قرار می گیرد./ي




تاریخ: جمعه 1 فروردين 0برچسب:میر احسان , رسوایی,
ارسال توسط کاربر
نامه آهنگران به ده‌نمکی برای فیلم «رسوایی»
 
 

 

 

بانی فیلم آنلاین: محمد صادق آهنگران مداح اهل بیت نامه‌ای را خطاب به ده‌نمکی نوشته که متن کامل آن در اختیار خبرگزاری فارس قرار گرفت.

متن نامه در ادامه می‌آید:بسم‌الله الرحمن الرحیم

برادر هنرمند متعهد و انقلابی‌ام،جناب آقای حاج‌مسعود ده‌نمکی،سلام علیکم

بما صبرتم و نعم عقبی الدار

شب شنبه توفیق یافتم تا در جریان برگزاری سی‌ و یکمین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر و در کنار یکدیگر به تماشای فیلم رسوایی بنشینیم. البته توجه من به این فیلم از نوروز امسال و در جریان سفرمان به عتبات عالیات و در کربلای معلی آنجا که از مضمون فیلم و برنامه‌هایی که برای تولید آن در نظر گرفته بودی و برایم گفتی جلب شده بود و من مشتاق بودم که ماحصل تلاش و کوشش تو و همکارانت را به چشم ببینم.

خاطرم هست آن شبی که در جوار سیدالشهدا علیه‌السلام برای ساخت این فیلم متوسل شدی و اولین برگه‌های فیلمنامه را در آنجا نوشتی، بر همین اساس و در خلال تولید و تصویربرداری هم بنا به دعوتی که کرده بودی شبی را در کنارت و سایر عوامل فیلم به صبح رساندیم و من شاهد تلاش خستگی ناپذیر و مخلصانه تو و همکارانت برای خلق اثر ماندگار و ارزشمند بودم.

امشب که بحمد و سپاس الهی ثمر و نتیجه آن زحمات را دیدم لازم دانستم تا نکاتی چند پیرامون فیلم رسوایی این اثر زیبا و دوست داشتنی مسعود ده‌نمکی مرقوم کنم.

1- ورود تو به حوزه هنر هفتم و استفاده از زبان مقدس سینما به نظرم یکی از توفیقات بزرگی بوده که خدای مهربان شامل حالت کرده و فکر می‌کنم ناشی از همان حس بصیرت و تشخیص صحیح انقلابی و حضور در عرصه‌های خطیر و خطرساز بوده که ویژگی بارز فرزندان انقلابی روح‌الله است.

روزی که ضرورت ایجاب کرد، سلاح برداشتیم و به مصاف دشمن متجاوز رفتیم و امروز ضرورت است که قلم و دوربین برداریم و به مصاف دشمنانی برویم که از دشمن بعثی دیروز در دشمنی خود با انقلاب و این ملت به مراتب مهیاتر و پیچیده‌تر و کینه‌جو ترند. زبان سینما و تئاتر زبان گویا و روشن و مؤثری است که می‌توان مضامین توحیدی و اخلاقی و عرفانی را از این طریق به مخاطب منتقل کرد و تو در این فیلم مبلغ ارزش‌های نهفته در باورهای دینی ملت ایران شدی و نشان دادی ظرفیت هنر و هنرمندی ایرانی و اسلامی بسیار غنی و ارزشمند است.

این سرمایه بزرگ را باید قدر شناخت و مراقبت کرد. بودند هنرمندانی که بر سر سفره انقلاب و شهیدان نشسته بودند و با هم عهد بسته بودیم که سرباز انقلاب باقی بمانیم، اما بی‌تقوایی و بی‌اخلاقی و فقدان مراقبه امروز از آنان دشمنان قسم خورده‌ای ساخته که به جنگ با اسلام و ارزش‌های انسانی برخاسته‌اند. خداوند هم ما را هدایت کند و لحظه‌ای به خود وانگذارد و العاقبت للمتقین.

2- آنچه که در این‌جا بیان می‌کنم از دیدگاه یک بیننده علاقه‌مند و غیرکارشناس در حوزه سینماست. البته مسلما نقد بهترین هدیه‌ای است که می‌تواند باعث بلوغ هنرمند و آثارش باشد. صرف‌نظر از رای محترم منتقدان جشنواره به گمان من آنچه حائز اهمیت است بیان ساده و صادقانه فیلم و ارتباط صریح و صمیمی با مخاطب عام می‌باشد. خاطرم هست در دوران هشت سال دفاع مقدس برخی عزیزان با مراجعه به من نسبت به اشعاری که می‌خواندم که عمدتا توسط استاد حبیب‌الله معلمی سروده می‌شد، نقد داشتند.

معتقد بودند اشعار فاقد مؤلفه‌های جدی هنری است آنها پیشنهاد می‌کردند به جای این اشعار ساده از اشعار شعرایی که از نظر قوت شعر در سطح بالا باشند بخوانم تا مثلاً فخامت و صناعات و بدایع شعر در خوانده‌هایم بیشتر نمایان شود. شاید از نظر اصول ادبی حرف آنها درست هم بود.

اما شاعر اشعار من حبیب الله معلمی یک کشاورز ساده‌ای در اهواز بود و زبان شعر او همچون رسم و پیشه‌اش یک زبان ساده و همه فهم و بدور از صناعات پیچیده ادبی داشت و این بیان با ذهن و دل مخاطبی که بعضا از دور افتاده‌ترین روستاها و از پایین‌ترین اقشار به جبهه آمده بود سخت نزدیک و آمیخته و قابل‌پذیرش بود و به سرعت مفهوم و منظور شاعر و خواننده به مخاطب القا می‌شد. این بیان برگرفته از ادبیات و گفتمان امام راحل عظیم‌الشانمان بود و امروز به هنگام تماشای فیلم رسوایی به این می‌اندیشیدم که چقدر زبان و بیان بکار گرفته شده در این فیلم به زبان ساده انقلاب و امام و دفاع مقدس نزدیک و پیام ارزشمند این فیلم و روش بیان آن چقدر خواستنی و دوست داشتنی است و به ادبیات و هنر انقلاب اسلامی مانوس می‌باشد.

3- وقتی که از سینما بیرون می‌آمدم حس عجیبی داشتم. فیلم رسوایی مرا به فکر وادار کرده بود. به فکر محاسبه نفس خویش افتاده بودم و پیش از آنکه به حسابم رسیدگی کنند. در این اندیشه بودم که آیا به کسی ظلم کرده‌ام؟ آیا ابروی کسی را به خطر انداخته‌ام؟ آیا پشت کسی حرف زده‌ام؟ آیا مرتکب گناه زشت تهمت شده‌ام؟ این دلشوره اما برایم ارزشمند بود چون مرا به حرکت و امید واداشت و مرا بیش از پیش مشتاق عاقبت بخیری می‌کرد. فیلم رسوایی اگر هیچ اثری نداشته باشد این‌که مخاطبی مثل من را متحول کرده و به استغفار و پشیمانی از گناه واداشته به هدف خود دست یافته است.

گاهی اوقات در خلال فیلم به تماشاچیان که از اقشار گوناگون بودند نگاه می‌کردم و اشک‌هایشان گویای این حس مشترک بین همه مخاطبان بود. باید ایجاد این نوع تحول یعنی سازنده و رو به جلو رسالت همه فیلمسازان و هنرمندان ما باشد.

4- مضمون اصلی فیلم بیان درد امروز ماست. ریختن آبروی برادران مؤمن و بی‌توجهی به حرمت اجتماعی اشخاص در سطوح مختلف از بداخلاقی‌هایی است که این روزها دامن بسیاری را گرفته است، قضاوتهای نابجا و عجولانه، تهمتهای زشت، سند سازیهایی بی‌مبنا و بی‌توجهی به این مسئله که گاهی یک تهمت کیان خانواده فردی را منهدم می‌کند، اینها مشکلات امروز جامعه ماست و با کمال تأثر در رفتار و گفتار برخی از صاحبان قدرت و مسئولیت شاهد آن هستیم.این بلای بزرگ مخصوص به این روزهای ما نیست رسول گرامی اسلام نیز از این قبیل تهمتها در امان نبود و در این فیلم بخوبی شاهد زشتی این گناه بزرگ و زیبایی پرده‌پوشی و تقوا و استعانت از خدا و اخلاص بودیم.فردا عازم سفر عتبات عالیات هستم. تنها کاری که از دستم برمی‌آید این است که برای تو و همه دست‌اندرکاران این اثر گرانمایه در جوار حرم نورانی امیرالمومنین و امام حسین (ع) و ابالالفضل‌ العباس علیهم‌السلام و سایر مشاهد مشرفه دعاگو باشم و توفیق روز افزون شما را در این راه سخت و خطیر مسالت نمایم.

محمدصادق آهنگران




تاریخ: جمعه 1 فروردين 0برچسب:آهنگران , ده نمکی,
ارسال توسط کاربر

نقدی بر "رسوایی" ده نمکی

اخراجی ها 1 . . . اخراجی ها 2 . . . اخراجی ها 3 . . . رسوایی
کارنامه سینمایی مسعود ده نمکی از چهار فیلم میلیاردی تشکیل شده است ، این استقبال مخاطب از کجا سرچشمه می گیرد ؟
شاید ده نمکی همان چیزی را به مخاطبش می دهد ، که مخاطب می خواهد . شاید هم ده نمکی چیزی را به مخاطب می دهد که مخاطب تا به حال نمونه اش را ندیده است .
اخراجی ها 1 نمونه ای است برای همین ادعا ، در این فیلم مخاطب وقایع و اتفاقاتی را می بیند که تا پیش از این خط قرمز سینمای ایران بوده است ، چگونه این خط قرمز ها برای ده نمکی به خط سفید تبدیل شده اند ، نمی دانم !
اما همین عبور از خطوط قرمز باعث جذب مخاطب می شود .
اخراجی ها 2 هم به دنبال موفقیت نسخه ی پیشین به فروش خوبی می رسد .
اخراجی ها 3 . . . چیزی نمی گویم !
و اما رسوایی . . .
تا پیش از رسوایی معتقد بودم بعد از سه گانه اخراجی ها ، مسعود ده نمکی دیگر جایی در سینمای ایران ندارد ، اما انگار او تازه جایش را در سینمای ایران پیدا کرده است . 
ده نمکی کدام طرفی است؟ نمی دانم . . . اما هر طرفی که هست ، مردم هم همانطرف هستند ، در واقع او طرف مردم است و مردم هم طرف او .
رسوایی یک گام به جلو است ، یک حرکت سعودی ، حرکتی که با اخراجی های 1 و 2 به اوج رسید با اخراجی ها 3 رو به نابودی رفت ، اما رسوایی دوباره روند فیلمسازی ده نمکی را سعودی کرد .
رسوایی قصه ای زیبا را ساده بیان می کند ، قصه ای که البته باز هم کمی خط قرمزی است ، اما ده نمکی به خوبی روی این خط قرمز ها راه رفته است . 
سراسر فیلم پر است از دیالوگ های که هر کدام می تواند دیالوگی ماندگار باشد .
فیلمنامه با اینکه حرفی شعاری دارد ، اما به خوبی از روایت شعاری گریخته است و حرفش را تازه و نو به مخاطب می زند . مهم ترین نکته در فیلمنامه ، شخصیت پردازی آن است و این برای اولین بار است که تیپ های ده نمکی به شخصیت تبدیل شده اند .
بازی متفاوت و زیبای استاد اکبر عبدی یکی از اصلی ترین عوامل موفقیت فیلم است و در کنار او الناز شاکردوست هم بازی قابل قبولی را ارائه کرده است .
در مجموع "رسوایی" فیلم خوبی است و دست ده نمکی را رو می کند ، بدون شک قویترین و بهترین فیلم سینمایی مسعود ده نمکی تا به امروز همین "رسوایی" است .

مشهد سینما
محمد مهدی توفیقی
 



تاریخ: جمعه 1 فروردين 0برچسب:,
ارسال توسط کاربر
آخرین مطالب